۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

در احوال شیخنا و مولانا شیخ جنتی (سگ نگهبان)

آن شیخ همیشه نگهبان، آن تایید کننده صلاحیت جهان، آن که حتی صلاحیت پدرش را هم رد می کند، آنکه مسیر اصلاح طلبان را در هر انتخاباتی سد می کند، آن که در نمازجمعه حرف هایش آتشی است، آنکه مثل صفحه گرامافون کمی خشی است، آنکه پشت پرده‌ی تمام حوادث اخیر است، آنکه صد اصلاح طلب اکنون در زندانش اسیر است، آن شیخ تندمزاج بسیار عصبی، آن تبدیل کننده طلا به ورق حلبی، آن که خدا با خلقتش بر شیطان گذاشته منتی، شیخنا و دشمننا جنتی، از بزرگان و عظام بود و از بعد از هجرت رییس شورای نگهبان نظام بود. گویند چون زاده شد سگ او را گاز گرفت. صد طبیب گرد آمدند که درمان کنند. نشد. زاهدی عبور می کرد. او را پرسیدند این سگ گاز گرفته را چه کنیم؟ زاهد گفت: او را نگهبان کنید که خوی سگی در او پیچیده و او تا ابد به پاچه ها آویزان باشد. پس پدر او را به در خانه ببست و هر مهمان و رهگذر را می گرفت. چون سنی از او گذشت او را گفتند: چرا خوی سگی رها نکنی و به مردم نمی پیوندی؟ گفت: در سگی حالی است که در مردمی نباشد. نان در سگ بودن است. غزالی در کتاب “فی احوال الکلب و العقاب” نقل کرده: دو سگ بودند که به جهان شهره گشتند و عالم به پاچه گیری آن ها گرفتار شد. در شرق شیخ جنتی و به غرب سگ آقای پتیبن (petiben). نقل است روزی منشی خویش را گفت: از عکس هر یک از اصلاح طلبان هزار کپی بگیر. پس منشی بگرفت. روز بعد گفت که دیوار اتاقش را به عکس ها کاغذ دیواری کنند. شیخ قرائتی (دامت جملات ناتمامه) عبور می کرد. گفت: ای شیخ! مگر تو از اصلاح طلبی خیر دیدی که عکس ایشان بر دیوار کوفتی؟ جنتی گفت: من سگم اما حافظه ام چون گربه ماهی است! پس عکس ها را بزدم تا فراموش نکنم که من به چه در این دفترم چون به یک بار که فراموش کرده بودم نزدیک بود صلاحیت محمود را رد کنم. شیخ قرائتی گفت: من از اول هم …چی؟ و باز جمله خویش ناتمام گذاشت. گویند وی صد سال عمر کرد و هر روز نهصد بار رد صلاحیت کرد و هشتصدهزار دروغ گفت، و هفتصد میلیون ریا کرد و ششصد میلیارد خطبه خواند اما دو کلمه حرف حساب نزد. چون اجل به سراغش آمد از او پرسید: ای شیخ حاضری که برویم؟ شیخ به سرعت حمله کرد تا پاچه اش بگیرد. اجل لبخندی زد و گفت: ای شیخ دندانهایت ریخت و هنوز توبه نکردی؟ برخیز که تو صلاحیت سگ بودن هم نداری.

برگرفته از پیامی از یکی از هموطنان به سایت ایران پرس نیوز

۱ نظر:

  1. با سلام کتایون کدخدایان هستم همان کسی که درصفحه اول سایت خود سطرهااز من ونوشته هایم نوشتی .بطور تصادفی در گوگل با سایت شما آشنا شدم و وقتی دیدم چقدر مشتقانه نوشته های مرا مبنی بر ادعایی که کردم به باد تمسخر اندیشه های خود گرفته ای اصلا ناراحت نشدم زیرا در آینده نزدیک همچون شما افراد زیادی از من چنین چیزهایی خواهند نوشت .ولی بگو ببینم من در وبلاگم با نام ونام خانوادگی خودم را به همه معرفی کردم شما چرا هیچ هویتی نداری ونام ایران را که سرزمین همه ایرنیان است را روی سایت خود گذاشته اید .باز من با شهامت اگر ادعایی کردم استوار ومحکم وبدون ترس از کسی اینکار را کردم ولی شما نه . دوما لااقل پیش خود به این موضع نیندیشی که این کتایون کدخدایان با وجود زن بودنش ادعا کرده خاتم پیامبر است فکر کردی چرا یک نویسنده وشاعر زن باید چنین جسارتی کرده و در وبلاگ رسمی خود چنین ادعایی کند آیا جایزه ای برای این ادعا قائل شده اند که من سریعا برای دریافت آن چننی ادعایی کردم ویا اینکه حوصله شنیدن زخم زبانهای افرادی همچون شما را داشتم یا دیوانه هستم که یک دیوانه قادر نیست داستانهای پیچیده بنویسد ویا شعر بگوید دیوانه ها در تیمارستانها در حال شمارش انگشتان دستان خود هستند .متاسفم که در سایت خود طوری وانمود کردی که از دین وخیلی چیزها اطلاعت زیادی داری اما اینطور نیست .من اگر گفتم شیعه زاده هستم نه اینکه از دین خود چیزی نمی دانم یعنی اینکه خواستم اصلیت فرقه ای دینی خود مشخص کنم وبعد اگر گفتم با خداوند ارتباط دارم ونگفتم به واسطه یک فرشته به این معنی است که خداوند از راه القاء با من ارتباط بر قرار کرده ونیازی به فرسته ای نیست .القاء یکی از راهای ایجاد ارتباط با خداوند است . بعد از همه اینها مهمتر شما که خیلی مشتاقی تا خادتم های قلابی را مچ گیری کنی اول برو تمام مطالب وبلاگ مرا از بالای ارشیو تا انتها بخوان بعد برو کتاب قران را بخوان بعد ببین چه اتفاقی در وبلاگ من رخ داده است و بر اساس چه اتفاقی من چنین ادعایی را در وبلاگم کردم .البته روزی در اینده نزدیک به تمام نوشته های خود بر علیه من خواهی خندید زیرا من با دلایلی محکم وغیر قابل انکار ادعای خود را با سند ومدرک ثابت خواهم کرد . امید وارم از این به بعد دید روشنی داشته باشی .لااقل برای روشن شدن ذهن خودت اینکار را بکن بد نیست به ادعای دیگران تحقیق کنی بعد تفکر کنی واگر دیدی کسی مبنی بر ادعای خود دروغی به کسانی بست خیلی زود هم نزد مردم رسوا شده وچیزی جز بدنامی برای او باقی نخواهد ماند . به امید ان روزی که همه ما در پیشگاه خداوند ارشاد وهدایت شویم.www.aseman4.parsiblog.com

    پاسخحذف