۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

اصلاح طلبان یا اصلاح گران

در سیرک انتخابات ریاست جمهوریه جمهوری ولایت فقیه هر روز شیرین کاری ها بیشر می شوند و ترس و وحشت در چشمان سردمداران نظام موج می زند. نظامی که هیچ وقت ملت را بحساب نیاورده بود و آدم حساب نکرده بود جایی که کار به داشت یا نداشت مشروعیت ملی خود می رسد دست از پا دراز تر به غلط کردن میافتد.
وقتی کار به رای مردم هم میرسد دیگر امام زمانی در کار نیست. حضرت زهرایی راه گشا نیست و این بار معجزه الهی و طوفان شنی هم در کار نیست. این بار قوی ترین مهره عوام فریبی نظام یعنی محمد خاتمی هم دیگر کارایی ندارد و لبخند دلربای او نیز در مقابل خشم ملت کاربر نیست .
خاتمی کم بود این بار میرحسین موسوی به عنوان عروسک جدید سید علی خامنه ای وارد کارزار انتخابات شده و هنگامی که اصول گرایان هیچ نامزدی ندارند و حتی احمدی نژاد هم رسما کاندید شدن خود را اعلام نکرده ناگهان سه اصلاح طلب وارد کارزار شده اند. البته به نقل از شریعتمداری ( حسین بازجو )موسوی مستقل وارد کارزار خواهد شد و گویا در پی تصفیه حساب شخصیست .
به هرحال تمام این لوث بازیهای سیاسی تاکتیکی فقط و فقط برای بپای صندوف رای کشادند مردم است . در سیمین سالگرد پیروزی انقلاب پنجاه و هفت بار دیگر مساله همان گزینه آری یا نه ی آن سالهاست .
نظامی که مردم از دست آن به خشم آمده اند . نظامی که در طی سه سال مت را به سرحر فقر و بدبختی و اعتیاد و مرگ و فحشا رسانید. انقلابی که ایدئولوژی امام زمانیش با احمدی نژاد زیر سوال رفت و مضحک شد. نظامی که در زمان احمدی نژاد بزرگترین رسوایی های سیاسی و اقتصادی و اخلاقی را در کانامه خود قرار داد.
اما آیا با رفتن احمدی نژاد و روی کار آمدن اصلاح طلبان همه چیز دوباره گل و بلبل می شود ؟ اینجا باید از خودمان سوال کنیم آیا اصلاح طلبی و اصلاح کردن هر دو یک معنی میدهند ؟ البته که خیر.
اصالاح طلبی.. آزادی طلبی.. هویت طلبی.. استقلال طلبی.. این واژه ها هیچ کدام دلیل بر تحقق یافتن آرمان های این جنبش ها نیست و آنچه به ولایت فقیه مربوط است در نظامی که استبداد مذهبی و حکومت مطلقه ولی فقیه خط مشی آن را مشخص می کند در میان سفید آزادی و سیاه ولی فقیه خاکستری وجود ندارد. اصالاح طلبان اصولا اصلاح گرا نیستند و این را در طی هشت سال ریاست جمهوری خاتمی نشان داده اند. آن جا که کار بجای حساس می رسد همه چیز فدای اخم نایب امام زمان می شود .
تاریخ بما نشان می دهد که آخوند نمی تواند برای آخوند دیگری نقش اپوزیسون را بازی کند چون هر دو از یک آخور غذا می خورند.
اصلاح طلب اصلاح کننده نیست...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر