همانطور که دوستان و مخاطبان تارنمای سرزمین جاودان می دانند این وبلاگ فقط به نقد اسلام نمی پردازد.
این تارنما نوعی کانون فرهنگی اجتماعیست که بیش از آنکه به نقد اسلام ناب محمدی از نوع صدر اسلامی آن بپردازد به نقد اسلامی می پردازد که ایران ما را تسخیر کرده و به تکه پاره کردن آن می پردازد .
شاید به همین دلیل هم باشد که نظرهای این تارنما و فحاشی ها بدان از وبلاگ های دیگر کمتر است . بهرحال اسلامی که از سال پنجاه و هفت بر ایران حاکم شد و آثار تخریب آن بسیار وحشتناک تر از اولین حمله اعراب به ایران است به تمام ارزش های ملی معنوی ما آسیب رسانده .. باری...
در این میان به یک فشر از همه بیشتر ظلم شده و آن قشر فرهنگی و بیشتر از همه قشر دانشو است که آزار و اذیت حکومت دینی بر آن دست کمی از قشر هنرمند نداشته و ندارد .
پاک سازی دانشگاه ها و بقولی آن افتضاح فرهنگی که به سرکردگی افرادی چون عبدالکریم سروش و صادق زیباکلام و حبیبی و باهنر و و .. آغاز شد و کشور ما را از استادان و نخبگان بسیاری محروم و جای آن را با عده ای آخوند بی سواد و چماق داران پر کرد ضربه ای دردناک بود بر پیکر علم و فرهنگ کشور ما .
همین خیانت کاران مانند زیباکلام و سروش امروز سعی دارند با وضو گرفتن دستان بخون و گناه آلودشان را بشویند و بگویند :
حقيقت اين است كه من هنوز نميدانم نزاع بر سر چيست. آيا تاكنون روشن نشده است كه «انقلاب فرهنگي» چيزي بود و «ستاد و انقلاب فرهنگي» چيزي ديگر؟ و آيا هنوز معلوم نشده است كه عبدالكريم سروش و حبيبي و باهنر و... در ستاد انقلاب فرهنگي نقش داشتهاند نه در انقلاب فرهنگي؟ و آيا هنوز جا نيفتاده است كه انقلاب فرهنگي براي بستن دانشگاهها بود و ستاد فرهنگي براي باز كردن آنها، به نحوي پيراستهتر و اسلاميتر؟
برگرفته ار سایت رسمی عبدالکریم سروش
جالب این است که چنین افرادی بعد از سال ها هنوز هم جرات این را دارند که مظلوم نمایی کنند و دوباره دم از اسلامی تر و پیزاسته تر بزنند . مگر فرقی هم می کند ستاد انقلاب فرهنگی یا انقلاب فرهنگی ؟
مگر می شود گفت من چاقو بودم و در قتل دخالتی نداشتم ؟ افرادی چنین بودند که قرآن را حلوا حلوا می کردند و با شمشیر قرآن چنان پدری از دانشگاه های کشور درآوردند که جبران آن فقط و فقط در چند نسل آینده آن هم با سرنگونی هرچه زودتر این رژیمی که چنین افرادی با شعار (( ما متخصص نمی خواهیم ما متعهد می خواهیم )) باعث و بانی آن شدند امکان پذیر است .
همانطور که خلخالی با اعدام ارتشیان ایران سرمایه یک عمر تلاش مردم و مالیت های این ملت را که برای تربیت آن ارتش متحمل شده بودند به باد داد و ارتش ایران را از افرادی وطن پرست و معتقد به آرمان های ملی تهی کرد .. امثال سروش و در راس آنها خود سروش سرمایه پنجاه و ادنی ساله دانشجویان و دانش آموزان و دبیران ایران را با پاک سازی فرهنگی بدور ریخت و در حق فرهنگ ایران همان جنایتی را کرد که خلخالی در حق ارتش .
حال سروش.. آن سروشی که روزی مردم او را خدای قرآن شناسی و خدا شناسی می دانستند ( از سر جهل ) اکنون بنیان گذار تئوری قرآن سانسوری و قرآن محمدی است .
آقای زیبا کلام در صدای آمریکا دست های آلوده خود را می شوید و یا حداقل سعی دارد چنین کاری بکند . آقایان فراموش کرده اند که تاریخ بکسی رحم نمی کند و اگر این مردم هم بشما رحم نکنند بر ایشان نمی شود خرده گرفت . شما و امثال شما باعث و بانی بدبختی هایی هستید که امروز خود را در شکل و شمایل جانورانی چون محصولی و کردان و احمدی نژاد و هزاران و هزاران آخوند و ریشوی مفت خور و چماق بدست نمایان می کنند .
شما باعث و بانی آن هستید که موجودی مانند علی کردان استادی دانشگاه کند و به مقام وزارت کشور برسد .
افرادی مانند شما هنوز هم شرم نمی کنند با آن که می بینند چه بلایی بر سر دانشجویان ما می آورند.
چقدر توهین و فقر و محرومیت و سکوت ؟
شما روی همه افراد ضد علم و فرهنگ را سفید کردید . مگر می شود دانشجویان بهایی و مسیحی و زرتشتی و کلیمی را فقط به گناه این که در خانواده ای متولد شده اند که روی طاقچشان بجای قرآن کتاب دیگریست از تحصیل محروم کرد ؟ کجای دنیا چنین کاری می کنند که شما کردید ؟
چرا در اوایل انقلاب آن همه استاد و دبیر را فقط به جرم اینکه کراوات می زدند و ریش سه تیغ می کردند اخراج.. بازنشسته و خانه نشین کردید ( البته همین الان هم به همین کار مشغول هستید )
بنده اینجا جمع می بندم چون فقط بخاطر این که شما اکنون آن قدرت سابق را ندارید کارمان با شما تمام نیست.. باری
مگر دبیران و استادان آن زمان بجای ریاضی و علم چیز دیگری تدریس می کردند ؟ مگر در ریاضی اسلامی دو ضرب در دو شش می شود که شما آن همه دبیر و استاد را برکنار کردید ؟
نسل جدید سرکوب گرانی که از نسل شما برخاسته اند امروز در دانشگاه ها می زنند و سرکوب می کنند و محروم می کنند . این همان دانشگاهی است که شما آن را اسلامی تر و پیراسته تر می خواندید . دانشگاهی که نیمی از آن را (( دانشجویان )) بسیجی و آقازاده ها تشکیل می دهند که تنها هدفشان سرکوب و کنترل دانشجویان دیگر است .
دانشگاهی که در آن دختر و پسر اجازه ارتباط و تبادل نظر ندارند . دانشگاهی که در آن حق حرف زدن و اعتراض ندارند . دانشگاهی که در آن مسموم می شوند.. کتک می خورند... می سوزند.. و می میرند .
شما باعث و بانی آن شدید و هستید که بچه های ما را از ساختمان با شعار ((يا فاطمه زهرا يا قمر بني هاشم يا حسين شهيد جهاد ما را قبول كن، اينها حرمله و ابن زيادهاي زمانه اند كه عليه فرزند تو به پا خاسته اند)) به پایین پرتاب می کردند .
18 تیر کربلایی بود که شما و نوچه های شما یزید آن بودید با فرق اینکه ارتش شما مسلح و ارتش ما حتی تکه چوبی در دست نداشت.
فرق دیگر این بود که ما مانند حسین ابن علی خلافت نمی خواستیم. ما فقط آزادی می خواستیم .
شما بظاهر مسلمان بودید اما ما آزاده بودیم .
آقای سروش.. آقایان زیبا کلام و غیره... کار ما با شما تمام نشده . ایران بسوی آزادی می رود. خاکی را که شما با سیمان و بتون دین و جهالت مسدود کردید.. جوانه های عشق به آزادی و علم و رهنگ خرد می کنند .
این جوانان فرزندان انقلاب نیستند. اینها فرزندان ایران هستند .
نسلی را که شما در طی سه سال از پیشرفت منع کردید تشنه آگاهی و پیشرفت است . این نسل سوخته ریشه هایش در زیر خاک نهفته اند و با خون جوانان 18 تیری و اعدام شدگان سال های شصت و یک و شصت و هفت آبیاری شده اند . دیگر گریه های ضحاک پیر کارگر نیست . روز آزادی دور نیست .
توپ تانک بسیجی... دیگر اثر ندارد !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر