قیصری که برای کیفرخواهی فاطی و فرمون زندگیش را تباه کرد و ناموس را به زندگی نفروخت مرده . قیصر دیگر نیست که فریاد دادخواهی بزند. غیرت مرد ایرانی بهمراه قیصر مرد.. سوخت.. دود شد و رفت .
جامعه ما جامعه ای که روزی دم از پاکی و انسان دوستی و صمیمیت میزد اکنون در آن قتل و غارت و فحشا بیداد می کند . جامعه که در آن بچه ها سیگار را از ترس سرزنش پدر و مادر پنهان می کردند به جامعه ای تبدیل شده است که در آن مواد مخدر از نان شب ارزان تر است .
کوچه ها و چهارراه هایی که بر سر آن عده ای (( لوتی )) از جان و ناموس مردم دفاع می کردند .. جامعه که داش آکل ها را پرورش می داد و همه دم از غیرتی بودن می زدند تبدیل به جامعه ای شده است که نتنها در داخل آن به جان و مال و ناموس ملت تجاوز می شود بلکه دختران زیبا و خردسال آن را در امارات و دبی و سوریه و ترکیه و اوکراین بفروش می رسانند.
ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان دختران جوان برای فحشا و تن فروشی به کشورهای خلیج فارس است و این بار دیگر خبری از سوداگران مرگ نیست بلکه خود حکومت اسلامی در آن دست مستقیم دارد .
هنگامی که ما برای حسین و علی و لگدی که به کمر فاطمه خورد ( که او هم زنی بدبخت بود که در خردسالی بخانه علی رفت و همواره شمشیر شوهر و شخصیت پدر بر سرش بود تا در 27 سالگی مرد ) سر و دست می شکنیم اعرابی که تا دیروز آرزوی سفر به ایران را داشتند و آرزوی ازدواج با دختران زیبا و متین ایرانی را داشتند به دختران ما تجاوز می کنند و آن ها را خرید و فروش می کنند .
خوی عرب هزار و چهارصد سال است که عوض نشده و همین مدعیان اسلام ناب به چیزی جز زیر شکم فکر نمی کنند . این ما هستیم که غیرتمان را به حراج گذاشته ایم . مگر صدای ناله و التماس دخترانمان و خواهرانمان را نمی شنویم . چرا چشم و گوش بسته ایم ؟ زندگی قیصر ناموسش بود. ناموس ما کجاست ؟ هرگز مادر و خواهر خود را در جنین موقعیتی تصور کرده ایم ؟
مگر امام حسن نگفت ( که او هم نگفت و ما ایرانیان برایش ساختیم ) که چیزی را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند ؟ پس چرا ساکت نشسته ایم ؟ ما ناموس خود را به دوساعت کنسرت و سالی یک سفر به دبی فروخته ایم . بدبختی تا وقتی بر سر خود ما نیاید به ما مربوط نیست ... ما تمامی اعضای حزب بادبادک هستیم که نخ پاره کرده ایم .
مگر نمی گویید که فاطمه معصوم بود . مگر زبانم لال قرار بود دختر پیغمبر فاحشه و زبانم لال بدکاره باشد ؟ دختری که در خردسالگی به خانه شوهر رفت و در جوانی مرد . مگر هر دختر زاده از مادر معصوم نیست . مگر دختر خردسالی که به عرب فروخته می شود معصوم نیست . چرا برای ناموس خودمان سر و دست نمی شکنیم .
اگر برای هر معصوم ایرانی که دامنش لکه دار می شود قرار بود عزاداری کنیم پس هفت روز هفتمان عزاداری بود. اگر برای هر معصوم ایرانی که دامنش لکه دار شده قیصری بر می خواست باید نیمی از ایران بر می خواست .
هرکس باعث و بانی رونق کار سوداگران دختران باشد در اعماق جهنم تاریخ خواهد سوخت . آن ناجوان مردانی که زندگی ها را تباه می کنند و هرکس چشم بروی این فجایع ببندد هم کمتر از این حیوانات نیست .
حالا کلاه خود را قاضی کنید و بمن بگویید ناموس چه کسی مهم تر است ؟
حفظ آبروی رسول الله و حسن و حسین و رغیه و خدیجه یا نجات ساناز و گلناز و سارا و طنین و مهسا و پروانه از چنگ عرب پست فطرتی که بعد از تجاوز به او و این موجود بیگناه و بیپناه که از قضا خواهر من و تو نیز هست به عرب دیگری می فروشد یا او را سر به نیست می کند !!!!
قیصر کجایی که ناموستو دزدیدن !!!
جامعه ما جامعه ای که روزی دم از پاکی و انسان دوستی و صمیمیت میزد اکنون در آن قتل و غارت و فحشا بیداد می کند . جامعه که در آن بچه ها سیگار را از ترس سرزنش پدر و مادر پنهان می کردند به جامعه ای تبدیل شده است که در آن مواد مخدر از نان شب ارزان تر است .
کوچه ها و چهارراه هایی که بر سر آن عده ای (( لوتی )) از جان و ناموس مردم دفاع می کردند .. جامعه که داش آکل ها را پرورش می داد و همه دم از غیرتی بودن می زدند تبدیل به جامعه ای شده است که نتنها در داخل آن به جان و مال و ناموس ملت تجاوز می شود بلکه دختران زیبا و خردسال آن را در امارات و دبی و سوریه و ترکیه و اوکراین بفروش می رسانند.
ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان دختران جوان برای فحشا و تن فروشی به کشورهای خلیج فارس است و این بار دیگر خبری از سوداگران مرگ نیست بلکه خود حکومت اسلامی در آن دست مستقیم دارد .
هنگامی که ما برای حسین و علی و لگدی که به کمر فاطمه خورد ( که او هم زنی بدبخت بود که در خردسالی بخانه علی رفت و همواره شمشیر شوهر و شخصیت پدر بر سرش بود تا در 27 سالگی مرد ) سر و دست می شکنیم اعرابی که تا دیروز آرزوی سفر به ایران را داشتند و آرزوی ازدواج با دختران زیبا و متین ایرانی را داشتند به دختران ما تجاوز می کنند و آن ها را خرید و فروش می کنند .
خوی عرب هزار و چهارصد سال است که عوض نشده و همین مدعیان اسلام ناب به چیزی جز زیر شکم فکر نمی کنند . این ما هستیم که غیرتمان را به حراج گذاشته ایم . مگر صدای ناله و التماس دخترانمان و خواهرانمان را نمی شنویم . چرا چشم و گوش بسته ایم ؟ زندگی قیصر ناموسش بود. ناموس ما کجاست ؟ هرگز مادر و خواهر خود را در جنین موقعیتی تصور کرده ایم ؟
مگر امام حسن نگفت ( که او هم نگفت و ما ایرانیان برایش ساختیم ) که چیزی را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند ؟ پس چرا ساکت نشسته ایم ؟ ما ناموس خود را به دوساعت کنسرت و سالی یک سفر به دبی فروخته ایم . بدبختی تا وقتی بر سر خود ما نیاید به ما مربوط نیست ... ما تمامی اعضای حزب بادبادک هستیم که نخ پاره کرده ایم .
مگر نمی گویید که فاطمه معصوم بود . مگر زبانم لال قرار بود دختر پیغمبر فاحشه و زبانم لال بدکاره باشد ؟ دختری که در خردسالگی به خانه شوهر رفت و در جوانی مرد . مگر هر دختر زاده از مادر معصوم نیست . مگر دختر خردسالی که به عرب فروخته می شود معصوم نیست . چرا برای ناموس خودمان سر و دست نمی شکنیم .
اگر برای هر معصوم ایرانی که دامنش لکه دار می شود قرار بود عزاداری کنیم پس هفت روز هفتمان عزاداری بود. اگر برای هر معصوم ایرانی که دامنش لکه دار شده قیصری بر می خواست باید نیمی از ایران بر می خواست .
هرکس باعث و بانی رونق کار سوداگران دختران باشد در اعماق جهنم تاریخ خواهد سوخت . آن ناجوان مردانی که زندگی ها را تباه می کنند و هرکس چشم بروی این فجایع ببندد هم کمتر از این حیوانات نیست .
حالا کلاه خود را قاضی کنید و بمن بگویید ناموس چه کسی مهم تر است ؟
حفظ آبروی رسول الله و حسن و حسین و رغیه و خدیجه یا نجات ساناز و گلناز و سارا و طنین و مهسا و پروانه از چنگ عرب پست فطرتی که بعد از تجاوز به او و این موجود بیگناه و بیپناه که از قضا خواهر من و تو نیز هست به عرب دیگری می فروشد یا او را سر به نیست می کند !!!!
قیصر کجایی که ناموستو دزدیدن !!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر