به نظر می رسد که بودجه دولت مهرورزی در همیه میادین بپایان رسیده. بنزین.. راه ... فرهنگ... نان... ولی از همه مهم تر دین !
بنظر می رسد که سرکردگان حکومت دینی دیگر حتی دین برای فروش ندارند... یا کسی دیگر خریدار نیست .
با رو به بحران رفتن رژیم آخوندی افراط کاری رژیم از جمله گشت های امنیت اجتماعی.. زن ستیزی... نماز و اذان زورکی هم بیشتر و بیشتر می شوند .
خوشبختانه آخوند بجز تراژدی کربلا تاریخ دیگری نمی شناسد و چون کشورداری هم بلد نیست نمی داند که چنین فشارهایی بر ملتی که از گرسنگی و تورم جان به لب شده اند نتنها تاثیری نخواهد گذاشت بلکه این ملت را بخون خود تشنه تر خواهند کرد .
دیگر به بهانه جنگ و دفاع مقدس و خون ابی عبدالله نمی شود این ملت را کنترل کرد . ملتی که هفتاد درصد آن را جوانانی تشکیل می دهند که به ارزش های انقلاب دلبستگی ندارند و حتی از آن فرار می کنند .
ایرانی هرگز مسلمان واقعی نبوده و نخواهد بود و با موج انقلاب فرهنگی و دین ستیزی که در میان جوانان براه افتاده ایدئولوزی انقلابی اسلامی آخرین نفس های خود را می کشد .
بعد از هزار و جهارصد سال بنظر می رسد که حتی دروغ بافی مذهبی هم دیگر به آخر بودجه رسیده . در طی این سی سال این حکومت انباشته های خود را که سر تا پا دروغ از علی شریعتی شروع شد و با قرائتی و و و ادامه یافت مصرف کرده و دیگر چیزی برای بخورد مردم دادن ندارد . جوانان ایرانی که از با استعداد ترین و شاید با استعداد ترین جوانان دنیا هستند با ورود به جهان تکنولوژی دچار نوعی رنسانس فرهنگی و مذهبی نیز شده اند و دیگر دست به دعای امام ته چاه نمی شوند و از نرده های طلایی امام هشتم تقاضای خوشبختی و لیسانس نمی کنند .
البته باید چشمها را باز کرد چون تمام این موارد قسمتی از واقعیت است . در بخش دیگر خرافه.. دروغ .. گرسنگی.. تجارت انسان.. فحشا و جلوتر از همه اعتیاد است ! در یک جامعه هفتاد ملیونی ارقامی چون ده ملیون معتاد و یک ملیون و شاید بیشتر تن فروش ارقامی وحشتناک هستند . رژیم آخوندی می کوشد تا با بدام انداختن ملت در دام اعتیاد و فحشا بر عمر خود بیافزاید اما کاسه بلب رسیده روزی لب ریز خواهد شد و این کمبود بودجه کار دست آخوند ها خواهد داد . به امید نزدیکی آن روز
بنظر می رسد که سرکردگان حکومت دینی دیگر حتی دین برای فروش ندارند... یا کسی دیگر خریدار نیست .
با رو به بحران رفتن رژیم آخوندی افراط کاری رژیم از جمله گشت های امنیت اجتماعی.. زن ستیزی... نماز و اذان زورکی هم بیشتر و بیشتر می شوند .
خوشبختانه آخوند بجز تراژدی کربلا تاریخ دیگری نمی شناسد و چون کشورداری هم بلد نیست نمی داند که چنین فشارهایی بر ملتی که از گرسنگی و تورم جان به لب شده اند نتنها تاثیری نخواهد گذاشت بلکه این ملت را بخون خود تشنه تر خواهند کرد .
دیگر به بهانه جنگ و دفاع مقدس و خون ابی عبدالله نمی شود این ملت را کنترل کرد . ملتی که هفتاد درصد آن را جوانانی تشکیل می دهند که به ارزش های انقلاب دلبستگی ندارند و حتی از آن فرار می کنند .
ایرانی هرگز مسلمان واقعی نبوده و نخواهد بود و با موج انقلاب فرهنگی و دین ستیزی که در میان جوانان براه افتاده ایدئولوزی انقلابی اسلامی آخرین نفس های خود را می کشد .
بعد از هزار و جهارصد سال بنظر می رسد که حتی دروغ بافی مذهبی هم دیگر به آخر بودجه رسیده . در طی این سی سال این حکومت انباشته های خود را که سر تا پا دروغ از علی شریعتی شروع شد و با قرائتی و و و ادامه یافت مصرف کرده و دیگر چیزی برای بخورد مردم دادن ندارد . جوانان ایرانی که از با استعداد ترین و شاید با استعداد ترین جوانان دنیا هستند با ورود به جهان تکنولوژی دچار نوعی رنسانس فرهنگی و مذهبی نیز شده اند و دیگر دست به دعای امام ته چاه نمی شوند و از نرده های طلایی امام هشتم تقاضای خوشبختی و لیسانس نمی کنند .
البته باید چشمها را باز کرد چون تمام این موارد قسمتی از واقعیت است . در بخش دیگر خرافه.. دروغ .. گرسنگی.. تجارت انسان.. فحشا و جلوتر از همه اعتیاد است ! در یک جامعه هفتاد ملیونی ارقامی چون ده ملیون معتاد و یک ملیون و شاید بیشتر تن فروش ارقامی وحشتناک هستند . رژیم آخوندی می کوشد تا با بدام انداختن ملت در دام اعتیاد و فحشا بر عمر خود بیافزاید اما کاسه بلب رسیده روزی لب ریز خواهد شد و این کمبود بودجه کار دست آخوند ها خواهد داد . به امید نزدیکی آن روز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر