اگرچه مطالب این تارنما اصولا به انتقاد از اسلام عزیز می پردازد اما این دلیل بر اعتقاد من به دین و آیین دیگری نیست . دوستانی که مرا یهودی و مسیحی و صهیونیست می نامند خود نمی دانند معنی این کلمات چیست .
اینجانب نه دین خود را تغییر داده ام و نه در نظر دارم چنین کار احمقانه ای را انجام دهم . چون برای اینجانب در قرن بیست و یکم تغییر دین مانند بیرون آمدن از چاهی و افتادن در چاهی دیگر است .
حال مهم نیست این دین چه دین و مذهبی باشد. از زرتشتی گرفته تا مسیحی و بهایی و یهودی و غیره... در بازار دکان های زیادی هستند که سعی در کلاه گذاردن بر سر من و شما دارند .. از یکی بدرآیی در دست دیگری اسیری.. این هم حکایت همین ادیان است.. که تا بشر یاد نگیرد از خردش استفاده کند همچنان کارشان پررونق خواهد بود.
دوستان دگر اندیش من.. اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی و کلیمی.. قصد من بی حرمتی نیست.. اما پرسش اینجاست .. از کدام حرمت حرف می زنیم ؟
از زمانی که مغز کوچک من به درگاه خرد رفت .. فهمیدم که این دین که گهگاه بر عشق و احساسات ما برتری می گیرد ناشناخته ترین احساسی است که ما با آن سر و کار داریم . نود درصد ما نه از تاریخ این مذهب شناختی داریم و نه از قوانین آن.. ما حتی خدای خود را هم نمی شناسیم .. اما سنگ آن را بدل می زنیم..
شما که خود را مسلمان و مسیحی می دانید.. یهودی هستید و از زرتشت پیروی می کنید . یه مدام دستور این دین خود عمل می کنید... افکار انسان ها هر لحظه بروز می شود.. صنعت و علم بروز می شود.. زندگی بروز می شود... آیا ممکن است در این حرکت رو بجلو احکام الهی واپس گرا باشند ؟؟؟ از هر زبانی و هر پیغمبری که می خواهد باشد ؟؟
قرآن را.. اوستا را.. انجبل را.. تورات را...بخوانیم.. آگاهی تنها راه رستگاریست...
اینجانب نه دین خود را تغییر داده ام و نه در نظر دارم چنین کار احمقانه ای را انجام دهم . چون برای اینجانب در قرن بیست و یکم تغییر دین مانند بیرون آمدن از چاهی و افتادن در چاهی دیگر است .
حال مهم نیست این دین چه دین و مذهبی باشد. از زرتشتی گرفته تا مسیحی و بهایی و یهودی و غیره... در بازار دکان های زیادی هستند که سعی در کلاه گذاردن بر سر من و شما دارند .. از یکی بدرآیی در دست دیگری اسیری.. این هم حکایت همین ادیان است.. که تا بشر یاد نگیرد از خردش استفاده کند همچنان کارشان پررونق خواهد بود.
دوستان دگر اندیش من.. اعم از مسلمان و مسیحی و زرتشتی و کلیمی.. قصد من بی حرمتی نیست.. اما پرسش اینجاست .. از کدام حرمت حرف می زنیم ؟
از زمانی که مغز کوچک من به درگاه خرد رفت .. فهمیدم که این دین که گهگاه بر عشق و احساسات ما برتری می گیرد ناشناخته ترین احساسی است که ما با آن سر و کار داریم . نود درصد ما نه از تاریخ این مذهب شناختی داریم و نه از قوانین آن.. ما حتی خدای خود را هم نمی شناسیم .. اما سنگ آن را بدل می زنیم..
شما که خود را مسلمان و مسیحی می دانید.. یهودی هستید و از زرتشت پیروی می کنید . یه مدام دستور این دین خود عمل می کنید... افکار انسان ها هر لحظه بروز می شود.. صنعت و علم بروز می شود.. زندگی بروز می شود... آیا ممکن است در این حرکت رو بجلو احکام الهی واپس گرا باشند ؟؟؟ از هر زبانی و هر پیغمبری که می خواهد باشد ؟؟
قرآن را.. اوستا را.. انجبل را.. تورات را...بخوانیم.. آگاهی تنها راه رستگاریست...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر