
آیه 2.
با تکیه بر اسناد تاریخی میتوان با صراحت گفت که تا پیش از خلیفه سوم عثمان کتابی به نام قرآن وجود نداشته(ولی در این آیه از کتاب قرآن نام برده می شود) و تنها با بر تخت نشستن عثمان گفته های محمد از منابع قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد جمع آوری و قرآن تشکیل یافت.(در آن زمان به دلیل بی سوادی اعراب کمتر کسانی خواندن و نوشتن می دانستند برای همین قرآن را حفظ می کردند و چه بسا قرآن را تغییر می دادند. عده کمی هم نوشتن می دانستند. علی پسر ابوطالب هم یکی از این افراد بود) حتی در زمان مرگ محمد وی حرفی از قرآن به میان نیاورد پس این آیه سخنان یک آدمیزاد است و نه الله در آسمان ها!!
تردید نداشتن در قرآن : کسانی که در زمان حیات محمد و بعد از وی مسلمان نشدند حتما درسخنان محمد تردید داشتند. این آیه دروداقع دستور به باور داشتن قرآن میدهد . تقواپیشگان که دیگر نیازی به هدایت نمدارند .. همانگونه که معتقدان مسیحی و یهود و زرتشتی به دینی جدید و کپی شده نیازی نداشتند.
آیه 3.
در اینجا صفات تقواپیشگان بیان می شود که همانا مسلمانان هستند که به غیب ( یا الله) ایمان دارند و آن را باور می کنند . که نماز می خوانند و انفاق می کنند . با این آیه تمام مردم دنیر به جز مسلمانان به بی تقوایی محکوم می شوند...
آیه 4
باز هم صفات با تقوایان.. آنانی که به آخرت ایمان دارند و به کلام غیب ایمان دارند. لازم به ذکر است که در سالهای نخست ظهور اسلام اگر چه محمد سعی بسیاری کرد اما جز تعدادی انگشت شمار مسلمان نشدند و اعراب او را دیوانه می خواندند.
آیه 5.
وعده هدایت فقط یه تسلیم شدگان (معنای کلمه مسلمانان) در برابر خدا دادخ شده وبقیه همگی کفار(کسانی که حرف ها و عقاید دیگران را باور نمی کنند) هستند... در اینجا اعراب به دو دسته دوستان و دشمنان اسلام اگرچه ناخواسته تقصیم می شوند.
با تکیه بر اسناد تاریخی میتوان با صراحت گفت که تا پیش از خلیفه سوم عثمان کتابی به نام قرآن وجود نداشته(ولی در این آیه از کتاب قرآن نام برده می شود) و تنها با بر تخت نشستن عثمان گفته های محمد از منابع قابل اعتماد و غیر قابل اعتماد جمع آوری و قرآن تشکیل یافت.(در آن زمان به دلیل بی سوادی اعراب کمتر کسانی خواندن و نوشتن می دانستند برای همین قرآن را حفظ می کردند و چه بسا قرآن را تغییر می دادند. عده کمی هم نوشتن می دانستند. علی پسر ابوطالب هم یکی از این افراد بود) حتی در زمان مرگ محمد وی حرفی از قرآن به میان نیاورد پس این آیه سخنان یک آدمیزاد است و نه الله در آسمان ها!!
تردید نداشتن در قرآن : کسانی که در زمان حیات محمد و بعد از وی مسلمان نشدند حتما درسخنان محمد تردید داشتند. این آیه دروداقع دستور به باور داشتن قرآن میدهد . تقواپیشگان که دیگر نیازی به هدایت نمدارند .. همانگونه که معتقدان مسیحی و یهود و زرتشتی به دینی جدید و کپی شده نیازی نداشتند.
آیه 3.
در اینجا صفات تقواپیشگان بیان می شود که همانا مسلمانان هستند که به غیب ( یا الله) ایمان دارند و آن را باور می کنند . که نماز می خوانند و انفاق می کنند . با این آیه تمام مردم دنیر به جز مسلمانان به بی تقوایی محکوم می شوند...
آیه 4
باز هم صفات با تقوایان.. آنانی که به آخرت ایمان دارند و به کلام غیب ایمان دارند. لازم به ذکر است که در سالهای نخست ظهور اسلام اگر چه محمد سعی بسیاری کرد اما جز تعدادی انگشت شمار مسلمان نشدند و اعراب او را دیوانه می خواندند.
آیه 5.
وعده هدایت فقط یه تسلیم شدگان (معنای کلمه مسلمانان) در برابر خدا دادخ شده وبقیه همگی کفار(کسانی که حرف ها و عقاید دیگران را باور نمی کنند) هستند... در اینجا اعراب به دو دسته دوستان و دشمنان اسلام اگرچه ناخواسته تقصیم می شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر