بار ها و بارها این حرف را از این و آن شنیدیم که با دین و اعتقاد مردم نباید کاری داشت. که عقیده هر کسی برای خود او محترم است و این مقلطه ها... پس چطور بهشت و هوری زورکی با اعتقاد الکی و ما این وسط برگ چغندر.. اسلام زورکی آمد و ما به زور ترتیبش را خواهیم داد .. هیچ عقیده شخصی پدر و مادری نمی تواند این اجازه را به خود بدهد که از بچه معصومش به عنوان عروسک سخن گو استفاده کند.. او را کتک بزند تا قرآن را از بر کند و با به نمایش گذاشتنش پول کثیف از آخوندهای کثیف بگیرد... هیچ کس حق ندارد به دلیل اعتقاد منحرف شخصیش به اسلام زنان بیگناه را که به دلیل فساد این حکومت اسلامی از سر بی چارگی اقدام به نت فروشی می کنند سر ببرد و به گفته ای ضبح اسلامی کند . هیچ کس حق ندارد با اسلام انحرافی خود بمب به خود ببندد و بی چارگانی را تکه تکه کند . اگر اعتقاد این است با این اعتقاد شوم میجنگیم . میجنگیم با این اعتقاد کوری که به آخوند و دار و دسته اش اجازه دایر کردن فحشا خانه اسلامی را می دهد . می خشکانیم ریشه این هدیه شوم عمرابن خطاب را . به آتش می ریزیم کتابی را که دستور قتل و کشتار دگر اندیشان را می دهد . میخشکانیم ریشه این آیه های شیطانی را که ما را به زور شمشیر می خواهد به بهشت هوریان و ملاقه بدستان ببرد... می خشکانیم ریشه این درخت شوم را که مایه بدبختی این ملت مظلوم در این ۱۴۰۰ سال بوده است..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر