در کشوری فلاکت زده مانند کشور ما که تبعیض از هر نوع آن چه دینی و چه نژادی و چه زبانی در دستور کار (( دولت مهرورزی )) قرار دارد افکار آزادی خواهانه خود را در اشکال مختلفی نمایان می کنند.
این افکار هرچند که در طبیعت خود مقصودی مثبت را دنبال می کنند اما گه گاه یا بدلیل تفسیر غلط یا بدلیل مشکلات فرهنگی به بیراهه می روند . از جمله این افکار افکار ملی گرایانه هستند .
در کشور ما ملی گرایی شاخه شاخه شده و از کنار آن هویت گرایی ( از نوع ترک و کرد و بلوچ ) .. پان ایرانیسم.. پان کردیسم و پان ترکیسم رشد کرده اند . بنده شخصا هنوز چیزی بنام پان فارسیسم را کشف نکرده ام .
تمام این جنبش ها در نوع خود بسیار مثبت هستند . اقوام مختلف در کشور ما در طول تاریخ مورد ظلم و ستم بسیار قرار گرفته اند و هنوز این ظلم و ستم پایان نیافته که هیچ حاد تر هم شده است . وضع بد کردستان و بلوچستان و استان های جنوبی ایران همه و همه نمایان گر توتالیتاریسم سیاسی و مرکز گرایی ( تهران ) هستند که نه تنها به استان های دیگر آسیب وارد آورده اند بلکه تهران را نیز به سرمرز نابودی برده اند .
برخورد بد حکام ایران ( خصوصا بعد از مشروطه ) از شیخ گرفته تا شاه باعث دشمنی اقوام ایرانی شده که با حکومت جمهوری اسلامی به اوج خود رسید . از کشتار کردان ایرانی در کردستان.. ظلم و ستم به بلوچان.. گرفته تا توهین به مردم آذربایجان همه و همه این دشمنی را به اوج خود رسانده اند . اما فراموش نکنیم این ظلم و ستم فقط بر کرد و ترک و بلوچ روا نشد بلکه تمام ملت زجر کشید و آسیب دید .
در هویت طلبی از نوع جدید که گه گاهی به تندروی های تجزیه طلبان ختم میشود آنتی فارسیسم نقش بسیار بزرگی را بازی می کند .
دشمنی با فارس ها شعار اول هویت طلبان و تجزیه طلبان است ( این دو دسته به هیج وجه یکی نیستند ) .
غافل از اینکه چیزی به عنوان فارس یا قوم فارس یا ملت فارس وجود خارجی ندارد و نمی توان تمام ایران را فقط بخاطر اینکه به زبان فارسی سخن می گویند فارس نامید .
حتی امپراطوری پارس ها را نمی توان با فارسی زبانان یکی کرد . زبان فارسی در طول تاریخ دستخوش تحولات زیادی شده و در آن کلمات ترکی و عربی و فرانسوی انگلیسی زیادی بچشم می خورند بطوری که با قیچی کردن این کلمات شاید چیزی از زبان فارسی بجای نماند و از این حرف ها که بگذریم دشمنی با یک قوم و یک نژاد و یک زبان اصولا معنی ندارد چون اقوان ایرانی به نوبت بر ایران حکم فرمایی کرده اند .
از ترک زبانان صفوی... و مازندرانی های پهلوی... تا ترک زبانان آخوندی (ولی فقیه فعلی ) و کرد ها ( تا آنجایی که اطلاع دارم ریشه کردها به قوم ماد بر می کردد ) همه و همه فرمانروایان سرزمین ایران بودند و دشمنی با فارس و گناهکار دانستن قومی که دیگر وجود خارجی ندارد و او را دلیل همه بدبختی ها دانستن مانند مغلطه خمینی گجستک است (( آمریکا دو هزار سال است که ما را استعمار می کند !!! )).
مغلطه (( مشت نمونه خروار است )) هم به نوع خود باعث گمراهیست. همان طور که تروریست بودن یک عرب تروریست بودن همه آنها.. یا نازیست بودن یک آلمانی نازیست بودن ملت آلمان و یا ستم گر بودن خامنه ای ستم گر بودن همه ترک ها یا استبداد محمد رضا شاه مستبد بودن همه مازندرانی ها را ثابت نمی کند پس نمی توان با نشانه رفتن یک قسمت از تاریخ سر به دشمنی با قومی برداشت .
با در نظر گرفتن این مغلطه همه اقوام ایرانی ستمگر بوده اند ! اما این بحث ها بحث های بچگانه ای هستند که به بحث های احمقانه و خسمانه ای منجر می شوند. دشمن سازی هم از این نوع است . همان طور که حکومت اسلامی برای توجیح خود دشمن سازی می کند تجزیه طلبان آگاه و هوین طلبان نا آگاه نیز دشمن سازی می کنند و در این راه حتی به شاهنامه و فردوسی و شهریار و سعدی و حافظ هم رحم نمی کنند . تعصب فاجعه ساز . حتی زنده یاد کسروی هم دچار تعصب بود !!
بحث دیگر یکی کردن واژه فارس با ایرانیست . این روز ها از آنتی فارسیم که بگذریم با آنتی ایرانیسم مواجه می شویم که پایه و اساس سست تری حتی سست تر از آنتی فارسیسم دارد . بعضی هموطنان هویت طلب خود را اصلا ایرانی نمی دانند و واژه های ملت ترک و ملت فارس و ملت بلوچ از این جا و آن جا بگوش می رسد.
این دوستان حتی لحظه ای نگاه به تاریخ نمیاندازند. اگر چه من اصولا تاریخ پرست نیستم اما تاریخ را نمی شود نادیده گرفت .
آنچه ما آنرا ایران می نامیم ( در معنی سرزمین آریایی ها ) خانه سه قوم ماد و پارس و پارت بود که منشا تمام اقوام ایرانی ساکن ایران امروزی هستند . حتی هموطنان عرب زبان .. ترک زبان... و و و هم از آمیزش این سه قوم با اقوام مهاجر دیگر به وجود آمده اند . پس میبینیم که نژاد ایرانی وجود ندارد و ایران از قدیم سرزمین اقوام بوده .
بفرض هم که هموطنی از نظر ریشه ای ریشه در دیاری دیگر داشت. آیا او هم وطن هست یا نیست ؟ آیا به یک ملت تعلق دارد یا خیر ؟
آیا مهاجران آفریقایی و انگلیسی و فرانسوی ساکن آمریکا که دو قرن پیش بدان قاره رفتند آمریکایی نیستند ؟ آیا همه اقوام و نژاد های مختلف هندوستان ملت هندوستان بحساب نمیایند ؟
حق حقوقی هر کس از هر نژاد و زبان است که بزبان مادری حرف بزند . حق هر قومیست که بتواند به زبان مادری درس بخواند و تلویزیونی به زبان مادری داشته باشد ولی این حقوق هیچ کدام نمی توانند تجزیه طلبی و دشمنی را قانونی جلوه دهند .
هندوستان را مثال میاورم.. با این همه قوم و نژاد و زبان هندی ها چگونه می توانند بزرگترین دموکراسی دنیا را حفظ کنند ؟
بحث ملت بحثی جداست از قوم و زبان . در هندوستان هزاران قوم و نژاد یک ملت را تشکیل می دهند . در ایران ده ها قوم و نژاد و صد ها گویش. چرا آن ها می توانند و ما نمی توانیم مانند برادر و خواهر در زیر یک پرچم به عنوان یک ملت زندگی کنیم ؟
در قوانین بین الملل یک قوم و یک نژاد شخصیت حقوقی ندارد . یک فرد شخصیت حقوقی ندارد و فقط دولت ها شخصیت حقوقی دارند. آنچه نشان می دهد که هیچ کس بتنهایی نمی تواند به حقوق خود برسد.
هرچه کشور محدود تر و کوچک تر باشد آسیب پذیر تر است . فرض کنید آذربایجان را از ایران جدا کنیم . کردستان را از ایران جدا کنیم . خراسان را از ایران جدا کنیم .
آیا این استان ها بتنهایی همان قدرتی را خواهند داشت که ایران داشت ؟ چرا آذربایجانی نباید بتواند از سواحل خلیج فارس استاده کند ؟ چرا کرد ایرانی نباید بتواند از سبلان و سهند لذت ببرد ؟ چرا بلوچ نباید بتواند از سواحل خزر بهره برد ؟ چرا منابع زمینی ایران باید فقط به نژاد و قوم خاصی تعلق داشته باشد .آیا تجزیه طلبی نوعی خودخواهی و فرار از مسئولیت نیست ؟
جدایی طلبی نمایان گر نوعی ضعف هم هست . ملت ایران با هم می تواند به دموکراسی برسد . همه با هم در دست هم . بهمین خاطر است که من ملی گرا هستم.
من ملی گرا هستم چون به ایرانی اعم از کرد و ترک و فارس و بلوچ عشق میورزم . من زبان آذری.. رقص کردی.. لباس بلوچ.. آهنگ شمالی را دوست دارم . برای من ملت یعنی دگرگونی زبان و فرهنگ . ریشه و نژاد فرق نمی کند . چون هیچ کدام از ما ایرانی اصیل نیستیم چون ایرانی که زمانی وجود داشت دیگر نیست . این ایران جدید نه مال کرد است.. نه مال ترک و نه بلوج و نه فارسی زبان . ایران ازآن ایرانیست .
ملت ایران فارس زبان نیست . ملت ایران شیعه و سنی و زرتشتی و ارمنی و کلیمی نیست . ملت ایران ترک و کرد نیست . ملت ایران همه اینهاست . من ملی گرا هستم چون خود خواه نیستم و اعتقاد به زندگی برادران در کنار برادران از هر زبان و هر نژاد دارم .
برای من آنکس که مادر عرب و پدری ایرانی دارد هم ایرانیست هم عرب. آنکس که پدر روس و مادر ایرانی دارد هم ایرانیست .انکار ریشه و نژاد احمقانه است . حال هرکس به شکل خاص خود رشد می کند و چه بسا از پدر و مادر ایرانی زاده شده در خارج از کشور خود را ایرانی نمی داند. نمی توان بر او خرده گرفت . هویت هرکس فقط محل تولد او نیست . کسی که با آداب و زبان دیگری جز ایرانی بزرگ می شود آشکار است که خود را بدان کشور و یا زبان متعلق می داند و این حق اوست. اما بحث ما بحث دیگریست .
بحث نژاد و زبان با ملی گرایی نه تنها در تضاد نیست بلکه با آن همخوانی نیز دارد . چون ملت از اقولم و نژاد های زیادی تشکیل می شود هویت طلبی راهیست در امتداد ملی گرایی .
ایران با کرد های نگه داران مرزهای غربی.. بلوچان نگه دار مرزهای شرقی... پاسداران آذربایجان و سربازان خراسان و جنگجویان طبرستان ( گیلان و مازندران ) ایران اسن. بدون اینها ایران دیگر ایران نیست .
فرهنگ ایران با شهریار و فردوسی و حافظ و سعدی پروین اعتصامی فرهنگ است . آیا براستی سعی داریم آن ها را از هم جدا کنیم ؟
آیا لیاقت بدست آوردن آزادی را همه با هم نداریم .. فکر می کنید می توانیم به تنهایی به آزادی برسیم ؟
آزادی ایران در دست یک به یک اقوام ایرانیست . هرکس می تواند بشخص خود ایرانی باشد یا نباشد . خود را ایرانی حس کند و یا که نه. این حق شخصی هر کس است . اما تکه تکه کردن ملتی که متعلق به همه ماست خیانتیست در حق یک به یک کسانی که برای حفظ آن در طول قرن ها جان فشانی کرده اند . اجازه این را به هیچ کس نمی دهیم . چون ایران ایران فردوسی و ستارخان.. ایران سرداران کردستان و دلاوران خراسان و کردستان و بلوچستان است و خواهید دید آنوقت که ایران از دست ملایان آزاد شود.. اگر لیاقت داشته باشیم ایران بهشتی شود بر زمین . اگر خود خواه نباشیم. اگر بخوانیم.. اگر بدانیم.. اگر بخواهیم.
من بهمین دلیل ملی گرا هستم.... چون فقط مشت یک ملت می تواند این حکومت را برای همیشه محو کند و ایران را به ایرانیان.. صاحبان اصلی آن باز گرداند .
جاوید ایران
زنده باد آزادی
این افکار هرچند که در طبیعت خود مقصودی مثبت را دنبال می کنند اما گه گاه یا بدلیل تفسیر غلط یا بدلیل مشکلات فرهنگی به بیراهه می روند . از جمله این افکار افکار ملی گرایانه هستند .
در کشور ما ملی گرایی شاخه شاخه شده و از کنار آن هویت گرایی ( از نوع ترک و کرد و بلوچ ) .. پان ایرانیسم.. پان کردیسم و پان ترکیسم رشد کرده اند . بنده شخصا هنوز چیزی بنام پان فارسیسم را کشف نکرده ام .
تمام این جنبش ها در نوع خود بسیار مثبت هستند . اقوام مختلف در کشور ما در طول تاریخ مورد ظلم و ستم بسیار قرار گرفته اند و هنوز این ظلم و ستم پایان نیافته که هیچ حاد تر هم شده است . وضع بد کردستان و بلوچستان و استان های جنوبی ایران همه و همه نمایان گر توتالیتاریسم سیاسی و مرکز گرایی ( تهران ) هستند که نه تنها به استان های دیگر آسیب وارد آورده اند بلکه تهران را نیز به سرمرز نابودی برده اند .
برخورد بد حکام ایران ( خصوصا بعد از مشروطه ) از شیخ گرفته تا شاه باعث دشمنی اقوام ایرانی شده که با حکومت جمهوری اسلامی به اوج خود رسید . از کشتار کردان ایرانی در کردستان.. ظلم و ستم به بلوچان.. گرفته تا توهین به مردم آذربایجان همه و همه این دشمنی را به اوج خود رسانده اند . اما فراموش نکنیم این ظلم و ستم فقط بر کرد و ترک و بلوچ روا نشد بلکه تمام ملت زجر کشید و آسیب دید .
در هویت طلبی از نوع جدید که گه گاهی به تندروی های تجزیه طلبان ختم میشود آنتی فارسیسم نقش بسیار بزرگی را بازی می کند .
دشمنی با فارس ها شعار اول هویت طلبان و تجزیه طلبان است ( این دو دسته به هیج وجه یکی نیستند ) .
غافل از اینکه چیزی به عنوان فارس یا قوم فارس یا ملت فارس وجود خارجی ندارد و نمی توان تمام ایران را فقط بخاطر اینکه به زبان فارسی سخن می گویند فارس نامید .
حتی امپراطوری پارس ها را نمی توان با فارسی زبانان یکی کرد . زبان فارسی در طول تاریخ دستخوش تحولات زیادی شده و در آن کلمات ترکی و عربی و فرانسوی انگلیسی زیادی بچشم می خورند بطوری که با قیچی کردن این کلمات شاید چیزی از زبان فارسی بجای نماند و از این حرف ها که بگذریم دشمنی با یک قوم و یک نژاد و یک زبان اصولا معنی ندارد چون اقوان ایرانی به نوبت بر ایران حکم فرمایی کرده اند .
از ترک زبانان صفوی... و مازندرانی های پهلوی... تا ترک زبانان آخوندی (ولی فقیه فعلی ) و کرد ها ( تا آنجایی که اطلاع دارم ریشه کردها به قوم ماد بر می کردد ) همه و همه فرمانروایان سرزمین ایران بودند و دشمنی با فارس و گناهکار دانستن قومی که دیگر وجود خارجی ندارد و او را دلیل همه بدبختی ها دانستن مانند مغلطه خمینی گجستک است (( آمریکا دو هزار سال است که ما را استعمار می کند !!! )).
مغلطه (( مشت نمونه خروار است )) هم به نوع خود باعث گمراهیست. همان طور که تروریست بودن یک عرب تروریست بودن همه آنها.. یا نازیست بودن یک آلمانی نازیست بودن ملت آلمان و یا ستم گر بودن خامنه ای ستم گر بودن همه ترک ها یا استبداد محمد رضا شاه مستبد بودن همه مازندرانی ها را ثابت نمی کند پس نمی توان با نشانه رفتن یک قسمت از تاریخ سر به دشمنی با قومی برداشت .
با در نظر گرفتن این مغلطه همه اقوام ایرانی ستمگر بوده اند ! اما این بحث ها بحث های بچگانه ای هستند که به بحث های احمقانه و خسمانه ای منجر می شوند. دشمن سازی هم از این نوع است . همان طور که حکومت اسلامی برای توجیح خود دشمن سازی می کند تجزیه طلبان آگاه و هوین طلبان نا آگاه نیز دشمن سازی می کنند و در این راه حتی به شاهنامه و فردوسی و شهریار و سعدی و حافظ هم رحم نمی کنند . تعصب فاجعه ساز . حتی زنده یاد کسروی هم دچار تعصب بود !!
بحث دیگر یکی کردن واژه فارس با ایرانیست . این روز ها از آنتی فارسیم که بگذریم با آنتی ایرانیسم مواجه می شویم که پایه و اساس سست تری حتی سست تر از آنتی فارسیسم دارد . بعضی هموطنان هویت طلب خود را اصلا ایرانی نمی دانند و واژه های ملت ترک و ملت فارس و ملت بلوچ از این جا و آن جا بگوش می رسد.
این دوستان حتی لحظه ای نگاه به تاریخ نمیاندازند. اگر چه من اصولا تاریخ پرست نیستم اما تاریخ را نمی شود نادیده گرفت .
آنچه ما آنرا ایران می نامیم ( در معنی سرزمین آریایی ها ) خانه سه قوم ماد و پارس و پارت بود که منشا تمام اقوام ایرانی ساکن ایران امروزی هستند . حتی هموطنان عرب زبان .. ترک زبان... و و و هم از آمیزش این سه قوم با اقوام مهاجر دیگر به وجود آمده اند . پس میبینیم که نژاد ایرانی وجود ندارد و ایران از قدیم سرزمین اقوام بوده .
بفرض هم که هموطنی از نظر ریشه ای ریشه در دیاری دیگر داشت. آیا او هم وطن هست یا نیست ؟ آیا به یک ملت تعلق دارد یا خیر ؟
آیا مهاجران آفریقایی و انگلیسی و فرانسوی ساکن آمریکا که دو قرن پیش بدان قاره رفتند آمریکایی نیستند ؟ آیا همه اقوام و نژاد های مختلف هندوستان ملت هندوستان بحساب نمیایند ؟
حق حقوقی هر کس از هر نژاد و زبان است که بزبان مادری حرف بزند . حق هر قومیست که بتواند به زبان مادری درس بخواند و تلویزیونی به زبان مادری داشته باشد ولی این حقوق هیچ کدام نمی توانند تجزیه طلبی و دشمنی را قانونی جلوه دهند .
هندوستان را مثال میاورم.. با این همه قوم و نژاد و زبان هندی ها چگونه می توانند بزرگترین دموکراسی دنیا را حفظ کنند ؟
بحث ملت بحثی جداست از قوم و زبان . در هندوستان هزاران قوم و نژاد یک ملت را تشکیل می دهند . در ایران ده ها قوم و نژاد و صد ها گویش. چرا آن ها می توانند و ما نمی توانیم مانند برادر و خواهر در زیر یک پرچم به عنوان یک ملت زندگی کنیم ؟
در قوانین بین الملل یک قوم و یک نژاد شخصیت حقوقی ندارد . یک فرد شخصیت حقوقی ندارد و فقط دولت ها شخصیت حقوقی دارند. آنچه نشان می دهد که هیچ کس بتنهایی نمی تواند به حقوق خود برسد.
هرچه کشور محدود تر و کوچک تر باشد آسیب پذیر تر است . فرض کنید آذربایجان را از ایران جدا کنیم . کردستان را از ایران جدا کنیم . خراسان را از ایران جدا کنیم .
آیا این استان ها بتنهایی همان قدرتی را خواهند داشت که ایران داشت ؟ چرا آذربایجانی نباید بتواند از سواحل خلیج فارس استاده کند ؟ چرا کرد ایرانی نباید بتواند از سبلان و سهند لذت ببرد ؟ چرا بلوچ نباید بتواند از سواحل خزر بهره برد ؟ چرا منابع زمینی ایران باید فقط به نژاد و قوم خاصی تعلق داشته باشد .آیا تجزیه طلبی نوعی خودخواهی و فرار از مسئولیت نیست ؟
جدایی طلبی نمایان گر نوعی ضعف هم هست . ملت ایران با هم می تواند به دموکراسی برسد . همه با هم در دست هم . بهمین خاطر است که من ملی گرا هستم.
من ملی گرا هستم چون به ایرانی اعم از کرد و ترک و فارس و بلوچ عشق میورزم . من زبان آذری.. رقص کردی.. لباس بلوچ.. آهنگ شمالی را دوست دارم . برای من ملت یعنی دگرگونی زبان و فرهنگ . ریشه و نژاد فرق نمی کند . چون هیچ کدام از ما ایرانی اصیل نیستیم چون ایرانی که زمانی وجود داشت دیگر نیست . این ایران جدید نه مال کرد است.. نه مال ترک و نه بلوج و نه فارسی زبان . ایران ازآن ایرانیست .
ملت ایران فارس زبان نیست . ملت ایران شیعه و سنی و زرتشتی و ارمنی و کلیمی نیست . ملت ایران ترک و کرد نیست . ملت ایران همه اینهاست . من ملی گرا هستم چون خود خواه نیستم و اعتقاد به زندگی برادران در کنار برادران از هر زبان و هر نژاد دارم .
برای من آنکس که مادر عرب و پدری ایرانی دارد هم ایرانیست هم عرب. آنکس که پدر روس و مادر ایرانی دارد هم ایرانیست .انکار ریشه و نژاد احمقانه است . حال هرکس به شکل خاص خود رشد می کند و چه بسا از پدر و مادر ایرانی زاده شده در خارج از کشور خود را ایرانی نمی داند. نمی توان بر او خرده گرفت . هویت هرکس فقط محل تولد او نیست . کسی که با آداب و زبان دیگری جز ایرانی بزرگ می شود آشکار است که خود را بدان کشور و یا زبان متعلق می داند و این حق اوست. اما بحث ما بحث دیگریست .
بحث نژاد و زبان با ملی گرایی نه تنها در تضاد نیست بلکه با آن همخوانی نیز دارد . چون ملت از اقولم و نژاد های زیادی تشکیل می شود هویت طلبی راهیست در امتداد ملی گرایی .
ایران با کرد های نگه داران مرزهای غربی.. بلوچان نگه دار مرزهای شرقی... پاسداران آذربایجان و سربازان خراسان و جنگجویان طبرستان ( گیلان و مازندران ) ایران اسن. بدون اینها ایران دیگر ایران نیست .
فرهنگ ایران با شهریار و فردوسی و حافظ و سعدی پروین اعتصامی فرهنگ است . آیا براستی سعی داریم آن ها را از هم جدا کنیم ؟
آیا لیاقت بدست آوردن آزادی را همه با هم نداریم .. فکر می کنید می توانیم به تنهایی به آزادی برسیم ؟
آزادی ایران در دست یک به یک اقوام ایرانیست . هرکس می تواند بشخص خود ایرانی باشد یا نباشد . خود را ایرانی حس کند و یا که نه. این حق شخصی هر کس است . اما تکه تکه کردن ملتی که متعلق به همه ماست خیانتیست در حق یک به یک کسانی که برای حفظ آن در طول قرن ها جان فشانی کرده اند . اجازه این را به هیچ کس نمی دهیم . چون ایران ایران فردوسی و ستارخان.. ایران سرداران کردستان و دلاوران خراسان و کردستان و بلوچستان است و خواهید دید آنوقت که ایران از دست ملایان آزاد شود.. اگر لیاقت داشته باشیم ایران بهشتی شود بر زمین . اگر خود خواه نباشیم. اگر بخوانیم.. اگر بدانیم.. اگر بخواهیم.
من بهمین دلیل ملی گرا هستم.... چون فقط مشت یک ملت می تواند این حکومت را برای همیشه محو کند و ایران را به ایرانیان.. صاحبان اصلی آن باز گرداند .
جاوید ایران
زنده باد آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر