هنوز بعد از سال ها دگراندیشی ( به قول دوستان دین ستیزی ) به دوستانی بر می خورم که بنده را سرزنش می کنند که آقا چرا به اعتقادات مردم توهیم می کنی و این روش کار نیست و اینجوری مردم بیشتر به طرف دین کشیده می شوند و اینطور مزخرفات...
جالب اینکه این دوستان کاسه داغ تر از آش خودشان حتی اندکی نه اعتقاد دینی دارند و نه دین می شناسند. اصلا چه کسی گفته بنده به دین توهین می کنم و دین ستیزی می کنم ؟
این مغلطه توهین به اعتقادات مردم اصولا بی پایه و منطق است چون توهین در آن صورتی توهین تلقی می شود که بر پایه دروغ استوار باشد.. وگرنه بفرض که بنده از ابن خلدون و طبری نقل کنم که حضرت امام حسین قبل از کشته شدن کلی نوره کشی کرد و آب چند ماه علی اصغر را برای آراستن خود باد هوا کرد کجایش توهین است ؟ و از تورات نقل کنم که خدا در تورات دستور غارت و کلاه برداری می دهد !
اگر نقل تاریخ توهین است پس من همچنان و تا بتوانم توهین می کنم . کجای این کار توهین به اعتقادات مردم است پدر جان ؟ من هیچ وقت این مثال از یادم نمی رود که اگر مردی بزرگ مانند گالیله به اعتقادات میلیارد ها مسیحی توهین نمی کرد زمین هنوز مرکز آفرینش بود ! سکولاریستی و دموکراسی در جوامع ماورا آسیایی با نقد دین شروع شد که اگر ولتر و کارتزیو شهامت این کار را نداشتند و به قول دوستان رعایت حال مردم را می کردند که دیگر فلسفه و پیشرفت و علمی در جهان وجود نداشت !
مشکل توهین به اعتقادات نیست... پرسش اینجاست که این اعتقادات چه هستند و چرا توهین تلقی می شوند و چون هر چیزی و حتی خدا هم نقد پذیر است پس باید گفت که کسانی از نقد تاریخ رگ گردنشان بالا می زند که جنبه انتقاد ندارند .
(( چنگیز خان ملیون ها انسان بی گناه را سر برید )) و (( حضرت علی هفتصد یهودی دست بسته را در مدینه گردن زد )) هر دو نقل قول هستند . پس چرا یکی توهین تلقی می شود و دیگری تاریخ ؟
آیا جز این است که تعصب روی نام علی یا مولای متقیان و معصوم سازی از نوع شیعه دلیل این چنین واکنشی است ؟
جالب اینجاست که در بین مخالفان ما (( دین ستیزان )) حتی افراد روشن فکر هم وجود دارند که به بهانه انسان دوستی و دموکراسی و حقوق بشر و آزادی مذهب و اندیشه به انتقاد از ما می پردازند .
شما که دم از آزادی مذهب و حق انتخاب می زنید آیا آزادی اندیشه و حق انتقاد نشانه دموکراسی نیستند ؟
ما انسان ها بخواهی نخواهی گرفتار تعصب هستیم و این تعصب خود را هرگونه که بخواهیم توجیح می کنیم و ناآگاهانه از اندیشه هایی دفاع می کنیم که اگر فرصت بیابند شاهراه اندیشه های ما را گل خواهند گرفت .
کدام یک از شما تاب و توان بازدید از یک کشتارگاه را دارند... نود درصد ما حالمان از دیدن خون و تکه پاره های بدن گوسفندان دگرگون می شود و تاب دیدن خون را نداریم. ما دوست حیوانات هستیم و حیوان دوستی ما سر به آسمان زده . همگی سبز شده ایم...
در هنگاه عید قربان به مکه سفر کنید... ببینید سلاخی و کشتار بی هدف و ظالمانه ملیون ها ملیون گوسفند یعنی چه ؟ و بدتر از اینکه این ملیون ها ملیون تن گوشت ن صرف سیر کردند شکم مسلمانان گرسنه می شوند و نه صرف سیر کردن شکم سایر بندگان خدا. زیر شن های داغ عربستان می سوزند در حالی که در همین کشور های مسلمان روزانه هزاران کودک از گرسنگی میمیرند .
آیا نه این است که مر سر هر چیزی کلاه شرعی می گذاریم ؟ به نام دین کشتار را قانونی می کنیم ؟ چون اعتقاد داریم که کشتار گوسفندان رسم ابراهیم بوده ؟؟ چه مسلمان و چه یهودی ؟( فردا نگویند بنده صهیونیست هستم )
آیا نه این است که اگر کسی با تیغ دستان خود را تکه تکه کند و مشت به سر و صورت بکوبد به او برچسب دیوانه زده به تیمارستان روانه اش می کنیم... پس با این همه دیوانه زنجیری در عاشورا چه کنیم ؟ پس قمه زنی چیست ؟ زنجیز زنی چه محمل و مزخرفیست ؟ مگر این توحش نیست ؟ مگر این دیوانگی نیست ؟ مگر این شرم آور نیست ؟
ما آنقدر خسیس هستیم که سالی یک بار به همسایه سر نمیزنیم.. مرده شور ریخش را ببرد.. مرد که مرد... اما در آش نذری دادن و پز شل زرد و حلوا دادن پیشتازان هستیم...
در روز به زمین زمان دروغ می گوییم و خالی میبندیم.. سر ملت کلاه می گذاریم.. فحش می دهیم.. ربا میخوریم... اما رگ گردنمان پر بنزین و دهانمان آماده حمله به هر کسیست که کمی به دین ما چپ نگاه کند. یا این که در حای که خود به هیچ خدایی اعتقاد نداریم وکلیل وسی دین و خدا و پیغمبر و بندگانش می شویم. پدر جان بس کن !! ول کن ما را ! سنگ اندازی در خانه شیشه ای درست نیست .
دین ما چیست ؟ از چه چیز دفاع می کنیم .
از عاشورا.. از کربلا... از حسین.. از فاطمه... از علی... از جعفر صادق.. از امام غایب.. از خدای توانا ؟
آیا براستی اینها نیار به دفاع دارند؟ آیا میشود به بهانه دفاع از مردگان و خدایی که خود جبار و حکیم و تواناست دروغ گفت و کشت و سرکوب کرد ؟ آیا واقعا رسول الله نیاز به دفاع دارد ؟ اگر دارد که پس دیگر معصوم نیست .. اگر معصوم است که دیگر دفاع کردنش چه جور محمل و مزخرفیست ؟
آیا خدایی که توانایی دفاع از خود و فرستاده اش ندارد می تواند من و تو را به راه راست هدایت کند ؟
وکالت و گریه و زاری برای حضرت محمد و خاندانش.. این دین ماست وگر نه نماز و روزه و این اعمال که از ما سر نمی زند.. وقتمان با این وضع اقتصادی کجا بود. مگر با روزی دوازده سیزده ساعت کار هم می شود مسلمان ماند .
اگر در جواب می گویید که مسلمانی که ربطی به این کارها ندارد پس مسلمانی چه فرقی با یهودیت و مسیحیت و آیین زرتشت و بی خدایان دارد ؟
اگر می گویید اسلام و مسیحیت و یهودیت بر پایه قوانین انسانی پایدارند( احترام به پدر و مادر و پاکی... ) که قربانتان بروم.. تمام جهان حتی بی خدایان این قوانین انسانی را قبول دارند . پس به این نتیجه میرسیم که بدون دین هم میشود انسان بود پس..
اگر نه وقتی برای نماز و روزه و مناجات ( در مسیحیت و یهودیت و اسلام و غیره ) دارین.. نه پولی برای صدقه و ذکات و خمس... نه حال و حوصله رفتن به مسجد و کلیسا.. نه دانش و آگاهی در مورد دین خودمان.. پس این دین و اعتقادات ما کجایند ؟؟؟
من و ما به چه چیزی توهین می کنیم ؟ آیا می شود به چیزی که نیست و وجود ندارد توهین کرد ؟؟؟
جالب اینکه این دوستان کاسه داغ تر از آش خودشان حتی اندکی نه اعتقاد دینی دارند و نه دین می شناسند. اصلا چه کسی گفته بنده به دین توهین می کنم و دین ستیزی می کنم ؟
این مغلطه توهین به اعتقادات مردم اصولا بی پایه و منطق است چون توهین در آن صورتی توهین تلقی می شود که بر پایه دروغ استوار باشد.. وگرنه بفرض که بنده از ابن خلدون و طبری نقل کنم که حضرت امام حسین قبل از کشته شدن کلی نوره کشی کرد و آب چند ماه علی اصغر را برای آراستن خود باد هوا کرد کجایش توهین است ؟ و از تورات نقل کنم که خدا در تورات دستور غارت و کلاه برداری می دهد !
اگر نقل تاریخ توهین است پس من همچنان و تا بتوانم توهین می کنم . کجای این کار توهین به اعتقادات مردم است پدر جان ؟ من هیچ وقت این مثال از یادم نمی رود که اگر مردی بزرگ مانند گالیله به اعتقادات میلیارد ها مسیحی توهین نمی کرد زمین هنوز مرکز آفرینش بود ! سکولاریستی و دموکراسی در جوامع ماورا آسیایی با نقد دین شروع شد که اگر ولتر و کارتزیو شهامت این کار را نداشتند و به قول دوستان رعایت حال مردم را می کردند که دیگر فلسفه و پیشرفت و علمی در جهان وجود نداشت !
مشکل توهین به اعتقادات نیست... پرسش اینجاست که این اعتقادات چه هستند و چرا توهین تلقی می شوند و چون هر چیزی و حتی خدا هم نقد پذیر است پس باید گفت که کسانی از نقد تاریخ رگ گردنشان بالا می زند که جنبه انتقاد ندارند .
(( چنگیز خان ملیون ها انسان بی گناه را سر برید )) و (( حضرت علی هفتصد یهودی دست بسته را در مدینه گردن زد )) هر دو نقل قول هستند . پس چرا یکی توهین تلقی می شود و دیگری تاریخ ؟
آیا جز این است که تعصب روی نام علی یا مولای متقیان و معصوم سازی از نوع شیعه دلیل این چنین واکنشی است ؟
جالب اینجاست که در بین مخالفان ما (( دین ستیزان )) حتی افراد روشن فکر هم وجود دارند که به بهانه انسان دوستی و دموکراسی و حقوق بشر و آزادی مذهب و اندیشه به انتقاد از ما می پردازند .
شما که دم از آزادی مذهب و حق انتخاب می زنید آیا آزادی اندیشه و حق انتقاد نشانه دموکراسی نیستند ؟
ما انسان ها بخواهی نخواهی گرفتار تعصب هستیم و این تعصب خود را هرگونه که بخواهیم توجیح می کنیم و ناآگاهانه از اندیشه هایی دفاع می کنیم که اگر فرصت بیابند شاهراه اندیشه های ما را گل خواهند گرفت .
کدام یک از شما تاب و توان بازدید از یک کشتارگاه را دارند... نود درصد ما حالمان از دیدن خون و تکه پاره های بدن گوسفندان دگرگون می شود و تاب دیدن خون را نداریم. ما دوست حیوانات هستیم و حیوان دوستی ما سر به آسمان زده . همگی سبز شده ایم...
در هنگاه عید قربان به مکه سفر کنید... ببینید سلاخی و کشتار بی هدف و ظالمانه ملیون ها ملیون گوسفند یعنی چه ؟ و بدتر از اینکه این ملیون ها ملیون تن گوشت ن صرف سیر کردند شکم مسلمانان گرسنه می شوند و نه صرف سیر کردن شکم سایر بندگان خدا. زیر شن های داغ عربستان می سوزند در حالی که در همین کشور های مسلمان روزانه هزاران کودک از گرسنگی میمیرند .
آیا نه این است که مر سر هر چیزی کلاه شرعی می گذاریم ؟ به نام دین کشتار را قانونی می کنیم ؟ چون اعتقاد داریم که کشتار گوسفندان رسم ابراهیم بوده ؟؟ چه مسلمان و چه یهودی ؟( فردا نگویند بنده صهیونیست هستم )
آیا نه این است که اگر کسی با تیغ دستان خود را تکه تکه کند و مشت به سر و صورت بکوبد به او برچسب دیوانه زده به تیمارستان روانه اش می کنیم... پس با این همه دیوانه زنجیری در عاشورا چه کنیم ؟ پس قمه زنی چیست ؟ زنجیز زنی چه محمل و مزخرفیست ؟ مگر این توحش نیست ؟ مگر این دیوانگی نیست ؟ مگر این شرم آور نیست ؟
ما آنقدر خسیس هستیم که سالی یک بار به همسایه سر نمیزنیم.. مرده شور ریخش را ببرد.. مرد که مرد... اما در آش نذری دادن و پز شل زرد و حلوا دادن پیشتازان هستیم...
در روز به زمین زمان دروغ می گوییم و خالی میبندیم.. سر ملت کلاه می گذاریم.. فحش می دهیم.. ربا میخوریم... اما رگ گردنمان پر بنزین و دهانمان آماده حمله به هر کسیست که کمی به دین ما چپ نگاه کند. یا این که در حای که خود به هیچ خدایی اعتقاد نداریم وکلیل وسی دین و خدا و پیغمبر و بندگانش می شویم. پدر جان بس کن !! ول کن ما را ! سنگ اندازی در خانه شیشه ای درست نیست .
دین ما چیست ؟ از چه چیز دفاع می کنیم .
از عاشورا.. از کربلا... از حسین.. از فاطمه... از علی... از جعفر صادق.. از امام غایب.. از خدای توانا ؟
آیا براستی اینها نیار به دفاع دارند؟ آیا میشود به بهانه دفاع از مردگان و خدایی که خود جبار و حکیم و تواناست دروغ گفت و کشت و سرکوب کرد ؟ آیا واقعا رسول الله نیاز به دفاع دارد ؟ اگر دارد که پس دیگر معصوم نیست .. اگر معصوم است که دیگر دفاع کردنش چه جور محمل و مزخرفیست ؟
آیا خدایی که توانایی دفاع از خود و فرستاده اش ندارد می تواند من و تو را به راه راست هدایت کند ؟
وکالت و گریه و زاری برای حضرت محمد و خاندانش.. این دین ماست وگر نه نماز و روزه و این اعمال که از ما سر نمی زند.. وقتمان با این وضع اقتصادی کجا بود. مگر با روزی دوازده سیزده ساعت کار هم می شود مسلمان ماند .
اگر در جواب می گویید که مسلمانی که ربطی به این کارها ندارد پس مسلمانی چه فرقی با یهودیت و مسیحیت و آیین زرتشت و بی خدایان دارد ؟
اگر می گویید اسلام و مسیحیت و یهودیت بر پایه قوانین انسانی پایدارند( احترام به پدر و مادر و پاکی... ) که قربانتان بروم.. تمام جهان حتی بی خدایان این قوانین انسانی را قبول دارند . پس به این نتیجه میرسیم که بدون دین هم میشود انسان بود پس..
اگر نه وقتی برای نماز و روزه و مناجات ( در مسیحیت و یهودیت و اسلام و غیره ) دارین.. نه پولی برای صدقه و ذکات و خمس... نه حال و حوصله رفتن به مسجد و کلیسا.. نه دانش و آگاهی در مورد دین خودمان.. پس این دین و اعتقادات ما کجایند ؟؟؟
من و ما به چه چیزی توهین می کنیم ؟ آیا می شود به چیزی که نیست و وجود ندارد توهین کرد ؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر