۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه

نفسی که از جای گرم بلند میشود : چند کلام با داریوش همایون

امروز که کانال های ماهواره را عوض می کردم به برنامه پرویز قاضی سعید برخوردم که با داریوش همایون که نیاز به معرفی ندارد مصاحبه می کرد...
بعد از مغالطات بسیار که مصاحبه های میهمانان قاضی سعید را متمایز می کنند آقای داریوش همایون بحثی را مطرح کرد که سخت اینجانب را خشمگین و ناراحت کرد.
آقای همایون درباره دموکراسی و پرورش جامعه برای قبول دموکراسی صحبت می کرد و اینکه اگر جمهوری اسلامی از ایران برود چه حکومتی باید سکان کشتی ایران را در دست بگیرد .
برای طرح ساده تر موضوع.. آقای همایون از جامعه ایرانی در لس آنجلس بعنوان مثال استفاده کرد ( اشتباهی بزرگ ) . ایشان ادعا می کند که چون جامعه ایرانیان در لس آنجلس لیاقت دموکراسی را ندارد ( که من هم با ایشان مواقم ) زیرا حتی با استفاده از جامعه باز سیاسی و دموکراسی نوین همنوز بعد از سی سال هیچ غلطی نکرده است و فقط دم از دموکراسی و آزادی می زند و در این شبکه آن کانال همه به فحاشی به یکدیگر مشغول هستند .. پس جامعه ایران آماده دموکراسی نیست و بفرض هم که فردا رژیم رفت ایرانیان نمی توانند در کشور دموکراسی را برقرار کنند و حتما بر سر و کول یکدیگر خواهند زد.. پس بهمین دلیل ( بگفته ایشان ) باید ببینیم آیا مبارزه برای آزادی ایران اصلا فایده دارد یا ندارد .......
از خشم دندان هایم را به هم میسائیدم . موهای بدنم سیخ سیخ شده بودند و به زمین و زمان و امام زمان لعنت میفرستادم.
آقای همایون... نفستان از جای گرم بلند می شود.
شما چمد صد هزار ایرانی در لس آنجلس را با یک ملت هفتاد ملیونی یکی می کنید و میگویید مشت نشانه خروار است ؟ وقاحت و فرومایگی تا این حد ؟ همین شما بودید که سی سال آرزوهای ملت را به باد دادید و آنقدر خرفت و ترسو و فرصت طلب بودید که هیچ غلطی نکردید . شما گرسنگی نمی کشید. حقوق شما را بشکم تروریست های فلسطینی نمی ریزند.. بچه های شما را سنگسار نمی کنند . شما با فحشا و اعتیاد و بیکاری دست بگریبان نیستید.
با چه رویی به ملت بکنم نکنم و بکنید و نکنید می گویید. چه کسی به شما این حق را داده که خط بطلان بروی دادها و فریاد های آزادی خواهی ملت ایران بکشید. شما که هویت خود را در آن لس آنجلس خراب شده گم کرده اید . شما که با بی لیاقتی ملت را به باد دادید حالا هم آیه یاس می خوانید ؟ خجالت هم خوب چیزیست که البته شما بقول معروف لس آنجلسی ها از آن بویی نبرده اید.
بفرض اگر دموکراسی شد آیا مردم لیاقت آن را دارند ؟
این دیگر چه مزخرفیست ؟ اگر و مگر مرد. مردم دسته دسته روز بروز میمیرند و کشته و اعدام می شوند. هروقت ملت از دست جمهوری اسلامی آزاد شد آنوقت خودشان تصمیم می گیرند . فضولی شما موقوف . این مملکت دیگر مال شما نیست که برایش جلو جلو تصمیم میگیرید. شما این مملکت را سی سال پیش فروختید .
این حرف ها را به بچه های گرسنه بزنید. این مزخرفات را برای پدران بیکاری تعریف کنید که از شرم نمی توانند در چشمان زن و کودکانشان نگاه کنند . ملت گرسنه است و شما از دموکراسی حرف می زنید ؟
اولین راه رسیدن به دموکراسی آزادیست . گیریم مردم بعد از دموکراسی به سلطنت رای دادند یا به هر حکومتی دیگر.
ملت می گرید و شما حرف کارهای ریشه ای میزنید . برای این ملت دیگر ریشه ای نمانده. با ده ملیون معتاد و چند ملیون روسپی شما ریشه را در کدام باغچه ای پیدا کردید ؟
شما در این سی سال چه غلطی کردید ؟ شما بظاهر اپوزیسیون کجا بودید ؟ چقدر کار ریشه ای کردید ؟ مگر غیر از این بو که تیشه به ریشه ملت زدید ؟
در جای گرم و نرم نشسته اید و میگویید لنگش کن. بعد از سی سال می گویید آیا نبرد برای آزادی ارزش دارد یا خیر ؟ یکدفعه بگویید برویم بمیریم چون شما لس آنجلسی ها لیاقت ندارید ؟
نه آقای همایون... ملت لیاقت دارد.... کار جای دیگرش می لنگد...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر