۱۳۸۷ دی ۱۲, پنجشنبه

آیا آنها می دانند که ما می دانیم ؟

به دنبال از سرگیری حملات اسرائیل به نوار غزه , رژیم جمهوری اسلامی دوباره بهانه ای دیگر بدست آورده تا آبروی ملت ایران را در جهان بریزد... توحش از نوع بسیجی و لباس شخصی و حراستی در ایران بی داد می کند و نه فقط ملت بلکه اعتبار ایران در جهان را هدف قرار می دهد .
در این میان دستگاه های تبلیغاتی رژیم دست بکار شده اند تا با عوام فریبی بار دیگر فریاد گرسنگان و بیداد گرانی را در گرداب صدای خمپاره ها و بمب ها خفه کنند , اما آیا این پدرخوانده های ارتجاع و فریب کاری می دانند که ما می دانیم ؟
در ماه هایی که کشور با بهران اقتصادی دست بگریبان است آبرو ریزی های ملایان بیشتر و وقیح تر می شوند .
از اراجیف جنتی درباره لنگه کفش گرفته تا فتواهای خامنه ای برای دوباره زنده کردن فرهنگ شهادت .. همه و همه تلاش هایی هستند که راه بجایی نمی برند.
بعد از سی سال سنگ فلسطین بسینه کوبیدن و خاک حسین بسر ریختن قطار فریب کاری های حکومت ملایان به آخر خط رسیده است .
در سالی که حتی تجمع برای عاشورای حسینی برای این حکومت یک خطر بشمار می رود و درحالی که دروغ های یک حکومت سرتا پا تزویر و ریا رو می شوند و آنچه آنها دموکراسی اسلامی و حکومت عدل علی و الله بر زمین می خوانند در برابر اعدام و سنگسار و توقیف و حمله به سفارت خانه های خارجی و عربده کشی های عده ای از اوباش بنام دانشجویان بسیجی ( که در میان آنان دانشجویان نابغه ده تا دوازده ساله بچشم می خورند !! ) رنگ می بازد این پرسش مطرح می شود که آیا آنها می دانند که ما می دانیم ؟
آیا آنها می دانند که این شعار ها برای مردم فلسطین در اذهان مردمی که نه در مملکتی غریب بلکه در مملکت خود مظلوم هستند دیگر مفهومی ندارد ؟
آیا آنها می دانند که فرهنگ شهادت و شهادت طلبی برای ملتی که در طی هشت سال از مملکتی دفاع کردند که در آخر از آن خودشان نبود دیگر لطیفه ای بیش نیست ؟
آیا آنها می دانند که حتی امان زمان از شرم آنچه این ها زمامداری مهدی موعود می خوانند دیگر میل و رغبتی بظهور ندارد ؟ آیا آنها می دانند که اولین پاسخ یک ایرانی به آخوندی که او را برای جنگ و شهادت تشویق می کند (( پس اگر شهادت اینقدر خوب است پس تو چرا بجنگ نمی روی ؟ )) است ؟
این ها حتی جرات اعتراف به استبدادی بودن حکومت خود ندارند و چهره کریهشان را در پشت چهره کریه آنچه آنان اسلام ناب محمدی می خوانند پنهان می کنند . این ها دست چوپان دروغگو را هم از پشت بسته اند اما اینبار این همه دروغ خبر از چیز دیگری می دهد .
این نشانه ترس و وحشت این حکومت است . این ها نه از بوش می ترسند و نه از اولمرت .
کابوسی که چند ماهیست خواب این حیوانات را از آن ها ربوده وحشت از قیام مردمیست . آنجایی که روضه برای حسین و دعا بر سر چاه خشکیده ای در جمکران برای ملت آب و نان نمی شود و آنگاه که نماز و روزه و دعا دردی از اقتصاد کشور دوا نمی کند وحشت از انقلابی دیگر برای این جلادان از فشار شب قبر هم دردناک تر است .
این خیمه شب بازی ها برای دفاع از فلسطین هم فقط و فقط مصرف داخلی دارد ( که ندارد ) . اما اینبار کار از شوخی گذشته . اینبار دیگر سیاست بازی هم دردی از دردهای آخوند ها را دوا نمی کند .
هنگامی که بنظر می رسد همه جهان دست بدست هم داده اند تا کار صلح را در منطقه یکسره کنند حکومت ملایان بجنگ قدرتی می رود که نمی داند کجا سنگر گرفته و از پشت کدام مخفیگاه به او ضربه خواهد زد .
بهران اقتصادی و کاهش قیمت نفت فتیله بمبی را که سالهاست در زیر پای ملایان جاسازی شده روشن کرده طولی نخواهید کشید که این بمب منفجر خواهد شد و قدرت تخریب آن از هر بمب هسته ای دیگری برای ملایان مخرب تر خواهد بود .
اگر اسرائیل موفق به نابودی حماس شود ( آنچه با سکوت جامعه بین المللی و بخصوص کشورهای عربی و خواست آنها با نابودی حماس کاملا تطبیق دارد ) و در این اوضاع و احوال که سوریه نیز خود را برای صلح آماده می کند .. حکومت اسلامی عملا پشت بدیوار قرار گرفته و جهان جامه زهر را اینبار برای نایب امام زمان آماده کرده است .
اما دور اندیشی ملایان از نوع فیضیه ای و عدم شناخت آنها از تاریخ می رود تا اسباب نابودی آنها را فراهم سازد ...
امروز در دومین روز از سال 2009 میلادی.. این سال می رود تا تحولی دیگر را در کشور ما و در جهان رغم بزند...
آیا آنها می دانند ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر