۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه

دکان داران ضد دینی

با آمدن احمدی نژاد ایران بعد از هشت سال حکومت سید خندان خاتمی دوباره به ارزش های اسلامی انقلابی خود بازگشت . اما احمدی نژاد در 3 سال ریاست جمهوری خود موفق به کاری شد که نه ریشهری .. نه لاجوردی و نه خلخالی و حتی خود خمینی موفق به این کار نشده بودند .
بعد از بیست و هفت سال ادعای حکومت الله بر ایران احمدی نژاد حکومت واقعی الله را در ایران برقرار کرد و چهره واقعی اسلامی را به ایرانیان شناساند که روزی به آخوند آقا می گفتند و در هنگام سفر از زیر قرآن رد می شدند و حج رفتن را از افتخارات خود می دانستند .
از شوخی که بگذریم وضعیت فعلی ایران شباهت بسیار زیادی به پیشبینی های شیعیان در باره زمان و اوضاع و احوال ظهور امام زمان دارد .
فقر.. بدبختی.. فلاکت.. قتل.. تجاوز... بیماری.. بی عدالتی... روزگار 70 ملیون ایرانی شباهت زیادی به روزگار امام زمان پیدا کرده اما مهدی(ع) گویی در چاه جا خشک کرده و شاید از ترس آخوند ها میل و رغبت زیادی به ظهور ندارد .
جمکران در حالی سالانه ملیون ها زائر دارد که برای مهدی اینور و آنور رغبای زیادی پیدا شده اند . از صدها هزار امام زاده گرفته تا ماکت های کعبه شمال و شعبه جدید کربلا در جنوب !
در چنین اوضاع و احوالی نه تنها بازار خرافات گرم است و دعانویسان و پیشگویان و جادوگران چه پول ها که به جیب نمی زنند.. بلکه بازار افراد دیگری نیز گرم شده است . اگر در سال های گذشته بهرام مشیری و رضا فاضلی پیشتازان خرافه زدایی در جامعه بودند و دست آورد های ایشان چشمگیر نیز بوده است اما امروزه از هر سوراخ موشی یک افشاگر سر در میاورد و بجان پیکر آبکش شده اسلام میافتد .
این دکان داران ضد دین همان حرف هایی را تکرار می کنند که دشتی ها و کسروی ها و سیرجانی ها و مشیری ها و فاضلی ها سال ها پیش می گفتند .
این کپی های دست دوم این افشاگری را منبعی برای درآمد خود قرار داده اند و سعی می کنند از آب گل آلود ماهی بگیرند و کمتر کسی به فکر آزادیست . هر لحظه که ایران از آزادی دورتر می شود کودکی میمیرد و جوانی اعدام می شود . با هرلحظه های که می گذرد سروت های ملی به باد می روند و به ناموس ایران و ایرانی در دوبی و قطر تعرض می شود . هر لحظه که می گذرد پدری دخترش را به آتش می کشد و مادری نوزادش را تکه تکه می کند و حال این دکان داران ضد دین به چهارده مفت خور چسپیده اند و این در حالیست که در ایران ما از رهبر گرفته تا آخوندهای کوچک و بزرگ این ها آن چهارده مفت خور صدر اسلام را از رو برده اند .
هربار که از این آقایان پرسیده می شود که همه حرف ها درست ولی برای آزادی چه باید کرد پاسخ می دهند که باید به مبارزه ریشه ای پرداخت و سر اژدهای اسلام را قطع کرد....
آقایان... مبارزه ریشه ای را نمی توان با دو کانال ماهواره ای و دوهزار سه هزار وبلاگ پیش برد . اگر چه اینجانب هم از وبلاگ نویسان و منتقدان سرسخت اسلام ناب محمدی هستم اما هرگز لحظه ای به کودکانی که روزانه در ایران ما میمیرند افتاده اید ؟ هرگز به جوانانی که در زیر فشار و شکنجه خرد و نابود می شوند اندیشیده اید ؟ هرگز به سروت های ملی ما که به تاراج می روند فکر کرده اید ؟
برای سربریدن اسلام باید شیر آبی را که این سم در آن جریان دارد اول بست و در مرحله دوم چشمه آن را خشکاند . این شیر آب رژیم جمهوری اسلامیست که باید ریشه های آن را قطع کرد و این کار با افشاگری در وبلاگ و ماهواره پیش نمی رود .
باید این مردم را به آن قیامی واداشت که خمینی ایشان را بدان وادار کرد . سکولاریسم و خرد گرایی تنها در جامعه ای آزاد امکان پذیرست . اگر هم و غم شما رستگاری ملت ایران است پس اول بدن این ملت را آزاد کنید و بعد به آزادی روان آنها بیاندیشید .
از دکان دین استفاده نکنید تا برای خود دکانی دیگر بسازید... که اگر چنین کنید شما هم فرقی با خلخالی و خمینی و خامنه ای ندارید چون شما نیز از ناآگاهی این ملت سوء استفاده می کنید .
جمهوری اسلامی باید نابود گردد.. هر روز که می گذرد دیر است و جبران خسارات بر پیکر این ملت جبران ناپذیر

مطلب را به بالاترین بفرستید:

Balatarin

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر