بعد از گذشت پانزده سال از اولین آشنایی من با خیام امروز می فهمم چرا من به این نابغه عالم شعر و عرفان اینگونه علاقه پیدا کردم...
خیام اگر زباده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
قرآن که مهین کلام خوانند آن را
گه گاه نه بر دوام خوانند آن را
برگرد پیاله آیتی هست مقیم
کاندر همه جا مدام خوانند آن را
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود ؟؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت ؟؟
خیام اگر زباده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
قرآن که مهین کلام خوانند آن را
گه گاه نه بر دوام خوانند آن را
برگرد پیاله آیتی هست مقیم
کاندر همه جا مدام خوانند آن را
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود ؟؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت ؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر