هنگامی که به فرهنگ ایران اشاره میکنیم از فلسفه ایرانی و شعر ایرانی و معماری ایرانی نام میبریم.
حال آنکه از زمان ظهور اسلام در عربستان ما از اسلام نه فلسفه دیده ایم نه معماری و نه دیوان شعر !! خود این مطلب در مورد یهود و مسیحیت هم صدق می کند ! دین اصولا واپس گرا و تغییر ناپذیر است . حال آنکه فلسفه و علم و دانش همیشه دستخوش نوآوری بوده است .
اسلام و یا حتی مسیحیت و یهود دشمنان بزرگ علم و دانش و فرهنگ بوده اند.
همانطور که کلیسا با دانشمندان به مبارزه بر میخاست و کتابهای علمی را میسوزاند .. اسلام نیز با علم چنین کرد. در قرآن سرودن شعر حرام است و بزرگان اسلام بارها و بارها با موسیغی به مبارزه برخاسته اند. ابن خلدون مورخ بزرگ عرب در کتاب خود می نویسد که هرچه دانش و علم و فلسفه در دنیای اسلام به وجود آمد از ایران و مناطق اشغال شده بود چون عرب با نوشتن و علم سر پیکار داشت و آن را کاری احمقانه می دانست .
حتی خود قرآن نیز از روی اجبار تالیف شد که خود داستانی طولانی است(در آینده به آن خواهم پرداخت) که اگر چنین نبود هرگز کتابی به نام قرآن به وجود نیامده بود!! مغلطه گران برای اثبات شکوفایی فرهنگ اسلامی از زکریای رازی و این سینا نام می برند حال آنکه تمامی این دانشمندان بزرگ ایرانی بوده اند و دانش آنها هیچ ربطی به اسلام و قرآن نداشته است !
حتی خود زکریای رازی از اولین دانشمندانی بود که اسلام را نفی کرد و برای همین طرد شد!!!
رازی در دو کتاب خود به نام «نقض الادیان» و «مخارق الانبیا» با تمام ادیان و مذاهب مخالفت کرده است، به طوری که مورد تکفیر روحانیون قرار گرفت و آنها به جمعآوری و سوزاندن آثار رازی فتوی دادند. امروزه از این دو کتاب ارزنده اثری در دست نیست. او ضرورت وحی را باطل میدانست و در واقع رازی بزرگترین مخالف فلسفه مبنی بر وحی در اسلام است.
رازی با شور و هیجان به تساوی بشر، اظهار عقیده میکند که: همه افراد بشر متساوی و برابرند و هرگز قابل تعقل و قبول نیست که خدا، بشری را برگزیند تا وظیفه نبوت و هدایت سایر افراد بشر را به او واگذار نماید. این وظیفه نبوت جز تیرهبختی، چه حاصلی داشته است؟ حاصل؛ جز جنگهای عنانگسیخته به نام عقاید جزمی مذهبی و باورهای پوچ، چیزی نبوده است.
زکریای رازی معتقد بود که معجزات پیغمبران چیزی جز خدعه و نیرنگ نیست. مبانی و اصول ادیان با حقایق علمی، مخالفت و مغایرت دارند و به همین جهت هم میان آنها اختلاف دیده میشود. به عقیده او؛ علت اعتماد و اعتقاد مردم به ادیان و اطاعت از پیشوایان مذهبی، تنها ناشی از ترس و عادت است و دین، نماینده جهانبینی و تفکری است که از نادانی آغاز میگردد و به تاریک اندیشی منتهی میشود.
حال چگونه رازی را در میان دانشمندان اسلامی قرار داده اند ؟؟؟؟....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر