۱۳۸۷ مرداد ۲۸, دوشنبه

بت پرستی یا یگانه پرستی

بدبختی جهان از آن زمانی آغاز شد که ادیان توحیدی به بازار اعتقادات راه پیدا کردند. در زمان (جهالت) بت پرستی گونه ای دموکراسی الهی رایج بود که هرکس خدای خود را می پرستید و با کس دیگری کار نداشت.

( کسانی که از جهالت پیش از اسلام سخن می برند و بیشتر مسلمانند هرگز نام سقراط و بقراط و افلاطون و فیثاغورث را شنیده اند ؟؟)

هرچند در آن زمان ها نیز جنگ هایی اتفاق میافتادند اما جهان سوزی از زمانی آغاز شد که خدای مستبد بر تخت آسمان نشست و همه خدایان دیگر و به تعبیری دموکراسی خدایان را منع کرد و آنچه بدتر از برتری نژادی بود یعنی همان برتری دینی به وجود آمد.
لشگر کشی های اسلام و جنگ های صلیبی و جنگهای بیت کاتولیک ها و پروتستان ها که بیش از همه جنگ های دیگر جان آدمیان را گرفتند از برکت این قدرت طلبی خدای یگانه بوجود آمدند.

با مذاهب توحیدی بزرگترین جنایت ضد بشری جنبه قداست به خود میگیرند. برادر کشی هابیل و قابیل و سنگسار وزنا و آدم کشی مقدس از این جمله جنایات هستند. استبداد خدای یگانه بر زمین بزرگترین استبداد تاریخ بشریست که به شکل های گوناگون بشر ساده لوح را به زنجیر اسارت کشیده.

اصولا یگانه پرستی واژه ای ضد دموکراسی این تئوری بنیادی آزادی بشر است. هرگاه خدا در کشوری بر تخت سلطنت نشست چیزی جز قتل و کشتار براه نیانداخت بطوری که گاهی فکر می کنم ایکاش در جهالت می ماندیم...

آنوقت از خدایان سنگی که چهار قدم از جای خود تکان نمی خوردند ترسی نداشتیم و هرکسی را خدایی بود... و از دست یهوه این خدای نادان جاهل آدم کش بیرحم شکموی پول دوست و این الله جلاد و نوکر عرب و کینه توز مکار به ستوه نمیامدیم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر