نیچ فیلسوف بزرگ آلمانی می گوید : خدا مرده است...
ترس مذهبیون از انکار وجود الله مدینه ترس از انکار وجود خداست و کسانی که بین دین و خرد سردرگمند همیشه در مناظره ها این پرسش را مطرح می کنند که آقا اگر ما خدا را نپرستیم پس چه کسی را بپرستیم ؟
اما پرسش از آن مهم تر این است که اصولا چرا باید کسی را پرستید ؟ در زمان حال بت پرستی از زمان خلقت الله مدینه به دست محمد بیشتر است و بت های گوناگون غیر سنگی ده ها هزار برابر بت های درون خانه کعبه هستند. در قرن بیست و یکم هر خواننده و بازیگری و هر امامی خود بتیست دیگر که در عمل توحیدی بودن ادیان ابراهیمی را منکر میشود و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان را به مشرکان تبدیل می کند.
چرا باید کسی را پرستید ؟
پرستیدن موجودی برتر همان گونه که همه می دانند و حتی تدیان نمی توانند منکر آن شوند از هزاران سال پیش آغاز شده و ناتوانی انسان های اولیه و عدم آگاهی آنان از علم و طبیعت باعث شد تا انسان خدا را آفرید و او را برای توجیه حوادث و وقایعی که از درک آنان عاجز بود الم کرد.
در ادیان توحیدی نیز خدا را کارگردان معجزات می دانند چون از نظر عقلی و علمی این افسانه ها قابل توجیه نیستند و دقیقا به همین دلیل نیز فقط از ائمه شیعه انتظار شفا دادن می رود چون درمان بعضی بیماریهای لاعلاج حتی با پزشکی مدرن قابل درمان نیستند. با شفا خواستن از ائمه و امام زادگان در واقع به آنان درجه خدایی داده می شود و این خود دلیل آن است که خدا سازی کار خود بشر است و هیچ دست غیبی از آسمان خیمه شب بازی زمینی را کارگردانی نمی کند .
کسانی که از اسلام طرفداری می کنند نه آن است که از اسلام طرفداری می کنند بلکه می ترسند اگر ایمانشان فرو ریزد به کجا اتکا کنند و به چه کسی اتکا کنند ؟
چرا از عقل و اتکا به خود می ترسیم ؟
از مغلطه های دیگر این است که می گویند : بله ما اعتقاد داریم و نوکر صفتانه زندگی می کنیم . اگر خدایی بود که ما در بهشتیم.. اگر هم آخرتی نبود که باز هم زیان نکردیم.. این هم شد استدلال ؟
من از بالای کوه خودم را به پایین میاندازم. اگر آن پایین کسی بالن هوایی فراهم کرده بود که چه بهتر. اگر هم نه میروم به بهشت !!!!
باید توجه داشته باشیم که هدف من از این مقاله انکار وجود خدا نیست (هرچند که این جانب ملحد هستم) . وجود و یا نبود خدا قابل اثبات نیست. من منکر وجود آن خدایی هستم که ما تقصیر همه ناآگاهی ها و ناتوانی ها را بر گردن او میاندازیم و آخوندها و ائمه و پیامبران با اتکا بر این نابخردی ما قرن هاست که بر ما حکومت می کنند و مال و ناموس ما را به تاراج می برند.
خدا تا خداییست شخصی دردسر ساز نیست . اما از زمانی که تبدیل بع الله مدینه و یهوه یهود و خدای آسمانی عیسی شد فجایعی به بار آورد که آثار این جهالت ها بعد از 1400 سال هنوز هم که همنوز در کشور ما نمایان است...
ترس مذهبیون از انکار وجود الله مدینه ترس از انکار وجود خداست و کسانی که بین دین و خرد سردرگمند همیشه در مناظره ها این پرسش را مطرح می کنند که آقا اگر ما خدا را نپرستیم پس چه کسی را بپرستیم ؟
اما پرسش از آن مهم تر این است که اصولا چرا باید کسی را پرستید ؟ در زمان حال بت پرستی از زمان خلقت الله مدینه به دست محمد بیشتر است و بت های گوناگون غیر سنگی ده ها هزار برابر بت های درون خانه کعبه هستند. در قرن بیست و یکم هر خواننده و بازیگری و هر امامی خود بتیست دیگر که در عمل توحیدی بودن ادیان ابراهیمی را منکر میشود و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان را به مشرکان تبدیل می کند.
چرا باید کسی را پرستید ؟
پرستیدن موجودی برتر همان گونه که همه می دانند و حتی تدیان نمی توانند منکر آن شوند از هزاران سال پیش آغاز شده و ناتوانی انسان های اولیه و عدم آگاهی آنان از علم و طبیعت باعث شد تا انسان خدا را آفرید و او را برای توجیه حوادث و وقایعی که از درک آنان عاجز بود الم کرد.
در ادیان توحیدی نیز خدا را کارگردان معجزات می دانند چون از نظر عقلی و علمی این افسانه ها قابل توجیه نیستند و دقیقا به همین دلیل نیز فقط از ائمه شیعه انتظار شفا دادن می رود چون درمان بعضی بیماریهای لاعلاج حتی با پزشکی مدرن قابل درمان نیستند. با شفا خواستن از ائمه و امام زادگان در واقع به آنان درجه خدایی داده می شود و این خود دلیل آن است که خدا سازی کار خود بشر است و هیچ دست غیبی از آسمان خیمه شب بازی زمینی را کارگردانی نمی کند .
کسانی که از اسلام طرفداری می کنند نه آن است که از اسلام طرفداری می کنند بلکه می ترسند اگر ایمانشان فرو ریزد به کجا اتکا کنند و به چه کسی اتکا کنند ؟
چرا از عقل و اتکا به خود می ترسیم ؟
از مغلطه های دیگر این است که می گویند : بله ما اعتقاد داریم و نوکر صفتانه زندگی می کنیم . اگر خدایی بود که ما در بهشتیم.. اگر هم آخرتی نبود که باز هم زیان نکردیم.. این هم شد استدلال ؟
من از بالای کوه خودم را به پایین میاندازم. اگر آن پایین کسی بالن هوایی فراهم کرده بود که چه بهتر. اگر هم نه میروم به بهشت !!!!
باید توجه داشته باشیم که هدف من از این مقاله انکار وجود خدا نیست (هرچند که این جانب ملحد هستم) . وجود و یا نبود خدا قابل اثبات نیست. من منکر وجود آن خدایی هستم که ما تقصیر همه ناآگاهی ها و ناتوانی ها را بر گردن او میاندازیم و آخوندها و ائمه و پیامبران با اتکا بر این نابخردی ما قرن هاست که بر ما حکومت می کنند و مال و ناموس ما را به تاراج می برند.
خدا تا خداییست شخصی دردسر ساز نیست . اما از زمانی که تبدیل بع الله مدینه و یهوه یهود و خدای آسمانی عیسی شد فجایعی به بار آورد که آثار این جهالت ها بعد از 1400 سال هنوز هم که همنوز در کشور ما نمایان است...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر