در عصر آزادی بیان همواره تیغ بدستانی هستند که یا از روی جهالت و یا در کار سیاست به بریدن زبان منتقدان می پردازند.
در کشورهای اسلامی آزادی بیان مفهومی ندارد و اسلامیون هزار و چهارصد سال است که به قتل و کشتار و سرکوب مخالفان و روشن فکران می پردازند.
آنچه مورد توجه است این است که چرا اسلامیون چنین می کنند و این پرسش را پیش می کشد که آیا اسلام همواره در خطر است ؟ اگر اسلام و قرآن گفته ها و دستورهای الله(خدای یکتا) هستند چرا دین داران این چنین از افشای حقایق در باره اسلام حراس دارند؟
از نخستین پاسخ ها به این پرسش معاصر بودن آن است.
از مسیحیت و یهود شواهدی در دست نیست و وجود خارجی عیسی و موسی هرگز به اثبات نرسیده اما اسلام دینی است که از آن آثار بسیاری بجای مانده و مورخان درباره آن بسیار نوشته اند . هرچند تعصبات مذهبی باعث سانسور بی امان این اسناد و شواهد تاریخی شده اند اما با کمی تحقیق می توان بسیاری از این آثار را دوباره یافت.
حمله اعراب به ایران و آسیایه میانه و اروپا تاریخ اسلام بعد از محمد را در تاریخ به ثبت رساند حال اینکه اثری از این تاریخ در هیچ جای کشورهایی مانند پاکستان و ایران و عراق و عربستان به چشم نمی خورد و حاکمان این کشورهای با تلاش خستگی ناپذیر خود مانع شده اند تا مسلمانان تاریخ حقیقی اسلام را بشناسند.
این تاریخ سیاه که در آن توحش و جهل موج می زند خطری است دهشتناک تر از دولت اسرائیل برای دنیای اسلام.
هر انسان بالغ و عاقل چه مسلمان و چه غیر مسلمان با خواندن این رویداد ها تصویری کاملا متفوت را از اسلام ناب محمدی برای خود ترسیم می کند و این شامل شیعه و سنی هر دو می شود.
هرچند مذهب تشیع بیشتر به خرافات آلوده است اما اهل تسنن هم جان سالم بدر نمی برند.
جنایات اعراب در ایران و آسیای میانه و اروپا بر محققان و مورخان پوشیده نیست و الله مدینه خداییست انتقام جو که در قرآن این کتاب آسمانی دسنور کشت و کشتار دگراندیشان را بار ها و بارها داده است . این کتاب که به کتابی جنایی شبیه است هنوز هم تاثیر مخرب خود را پس از چهارده صده که از عمرش سپری می شود از دست نداده و همچنان جان بیگناهان را می گیرد.
جهاد اسلامی که قرآن بدان امر می کند بزرگترین دستور ضد بشری تاریخ است و جای تاجب نیست که اسلام به دین شمشیری معروف است و واژه مسلم به معنای تسلیم شده هم گواهی بر ماهیت آن است .
شخصیت بزرگان اسلام چون محمد و علی سالهایت که زیر تیغ تیز محققان تکه پاره شده است.
اما اگر چنین است چرا مسلمانان چیزی از آن نمی دانند ؟
پرسش حیاطی همین است و دو دلیل اصلی آن بدین قرارند :
آسلام دینی انتقاد پذیر نیست و با انتقاد که شرط اول بهبودی یک فرضیه و تفکر است بشدت برخورد می کند . دشمنی اسلام با تجدد کشفی تازه نیست و تجدد دشمن اصلی اسلام محمدی هزار و چهرصد ساله است .
دلیل دوم نیز نفت است . در عصر آگاهی رسانی متاسفانه جهان به نفت وابستگی دارد و کشورهای غربی که بیشتر متفکران جهان در آنجا سکونت دارند از هرگونه چالش و درگیری با کشورهای اسلامی خودداری می کنند . تعصب اسلامیون به اسلام و سلاح نفت از ایشان حریفان لجوج و قدرتمندی ساخته است .
حتی فریاد افرادی که حقوقشان با اجرای احکام قرآن این کتاب پوسیده پایمال می شود نیز در چاه های نفت ایران و عربستان سعودی خفه می شود.
به امید آن روزی که این نفت.. این وبای جان دگراندیشان به پایان رسد و آنگاه است که اسلام خلع سلاح می گردد
در کشورهای اسلامی آزادی بیان مفهومی ندارد و اسلامیون هزار و چهارصد سال است که به قتل و کشتار و سرکوب مخالفان و روشن فکران می پردازند.
آنچه مورد توجه است این است که چرا اسلامیون چنین می کنند و این پرسش را پیش می کشد که آیا اسلام همواره در خطر است ؟ اگر اسلام و قرآن گفته ها و دستورهای الله(خدای یکتا) هستند چرا دین داران این چنین از افشای حقایق در باره اسلام حراس دارند؟
از نخستین پاسخ ها به این پرسش معاصر بودن آن است.
از مسیحیت و یهود شواهدی در دست نیست و وجود خارجی عیسی و موسی هرگز به اثبات نرسیده اما اسلام دینی است که از آن آثار بسیاری بجای مانده و مورخان درباره آن بسیار نوشته اند . هرچند تعصبات مذهبی باعث سانسور بی امان این اسناد و شواهد تاریخی شده اند اما با کمی تحقیق می توان بسیاری از این آثار را دوباره یافت.
حمله اعراب به ایران و آسیایه میانه و اروپا تاریخ اسلام بعد از محمد را در تاریخ به ثبت رساند حال اینکه اثری از این تاریخ در هیچ جای کشورهایی مانند پاکستان و ایران و عراق و عربستان به چشم نمی خورد و حاکمان این کشورهای با تلاش خستگی ناپذیر خود مانع شده اند تا مسلمانان تاریخ حقیقی اسلام را بشناسند.
این تاریخ سیاه که در آن توحش و جهل موج می زند خطری است دهشتناک تر از دولت اسرائیل برای دنیای اسلام.
هر انسان بالغ و عاقل چه مسلمان و چه غیر مسلمان با خواندن این رویداد ها تصویری کاملا متفوت را از اسلام ناب محمدی برای خود ترسیم می کند و این شامل شیعه و سنی هر دو می شود.
هرچند مذهب تشیع بیشتر به خرافات آلوده است اما اهل تسنن هم جان سالم بدر نمی برند.
جنایات اعراب در ایران و آسیای میانه و اروپا بر محققان و مورخان پوشیده نیست و الله مدینه خداییست انتقام جو که در قرآن این کتاب آسمانی دسنور کشت و کشتار دگراندیشان را بار ها و بارها داده است . این کتاب که به کتابی جنایی شبیه است هنوز هم تاثیر مخرب خود را پس از چهارده صده که از عمرش سپری می شود از دست نداده و همچنان جان بیگناهان را می گیرد.
جهاد اسلامی که قرآن بدان امر می کند بزرگترین دستور ضد بشری تاریخ است و جای تاجب نیست که اسلام به دین شمشیری معروف است و واژه مسلم به معنای تسلیم شده هم گواهی بر ماهیت آن است .
شخصیت بزرگان اسلام چون محمد و علی سالهایت که زیر تیغ تیز محققان تکه پاره شده است.
اما اگر چنین است چرا مسلمانان چیزی از آن نمی دانند ؟
پرسش حیاطی همین است و دو دلیل اصلی آن بدین قرارند :
آسلام دینی انتقاد پذیر نیست و با انتقاد که شرط اول بهبودی یک فرضیه و تفکر است بشدت برخورد می کند . دشمنی اسلام با تجدد کشفی تازه نیست و تجدد دشمن اصلی اسلام محمدی هزار و چهرصد ساله است .
دلیل دوم نیز نفت است . در عصر آگاهی رسانی متاسفانه جهان به نفت وابستگی دارد و کشورهای غربی که بیشتر متفکران جهان در آنجا سکونت دارند از هرگونه چالش و درگیری با کشورهای اسلامی خودداری می کنند . تعصب اسلامیون به اسلام و سلاح نفت از ایشان حریفان لجوج و قدرتمندی ساخته است .
حتی فریاد افرادی که حقوقشان با اجرای احکام قرآن این کتاب پوسیده پایمال می شود نیز در چاه های نفت ایران و عربستان سعودی خفه می شود.
به امید آن روزی که این نفت.. این وبای جان دگراندیشان به پایان رسد و آنگاه است که اسلام خلع سلاح می گردد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر